اجتهاد و تقلید از نگاه فقه اسلامی
-
معرفی اثر:
بحث اجتهاد و تقلید با زوایای آشکار و نهانش میتواند از مباحث روز، حتّی در عرصه بینالمللی باشد، با این نگاه که، رجوع هر جاهل به عالم متخصّصی ضمن آنکه یک امر فطری است، به عنوان یک قاعده عقلی و سیرۀ عقلایی نزد همگان پذیرفته شده است و چون دین، خصوصاً در حوزه احکام، به جهت ارتباط وثیق روزانه مردم با شریعت محمّدی در ارتباطی تنگاتنگ است، باید نسبت به آن، یا مجتهدانه عمل کرد یا محتاطانه و یا مقلّدانه، و گریزی از این سه گزینه نخواهد بود و باید نسل امروز خصوصاً جوانان بدانند با همۀ پیشرفتهای علمی که امروزه جامعه بشری با آن مواجه هست نیاز به شریعت، نه تنها کمرنگ نشده است، بلکه روز به روز این نیاز بیشتر میشود، تا هر مکلّفی به درستی با وظیفۀ خود آشنا گردد.
بنابراین جهت، نقش فقهای جامعالشرائط در طول حیات مسلمانان، بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام بیبدیل، برجسته و ضروری است، تا احکام شریعت با آفت تحریف مواجه نگردد و امروزه به واسطه تلاش مجاهدانه فقهای بزرگوار در هر عصری، شریعت اسلام از بسیاری از آفتها، محفوظ و مصون مانده است.
آنچه پیش رو دارید حاصل مباحثات فقهی سالهای 1385 تا 1388 آیت الله رضا رمضانی گیلانی در وین با چند نفر از فضلاء بوده است که پس از آمادهسازی و بازنگری، تقدیم علاقهمندان به حوزه فقه و فقاهت میشود.
-
فهرست مطالب:
پیشدرآمد 5
مقدّمه مؤلف 21
پیشگفتار 25
یکم: توجّه فقه به تحوّلات اجتماعی 26
دوم: جایگاه موضوعات اجتماعی 28
سوم: توجّه به جنبههای اجرای قوانین 30
چهارم: وجود خوانشهای مختلف 33جایگاه بحث از اجتهاد و تقلید / 39
اجتهاد 42
اجتهاد در لغت 42
تطوّر اجتهاد در گذر زمان 43
اجتهاد در اصطلاح 46
تعریف اجتهاد از منظر علامه حلی 46
تعریف اجتهاد از منظر شیخ بهایی 47
تعریف اجتهاد از منظر حاجبی 49
تعریف اجتهاد از منظر صاحب کفایه 50
رابطه تخطئه و تصویب با اجتهاد و تقلید 52
مبادی و مقدّمات اجتهاد 53
1. علوم ادبی 54
الف) علم لغت 54
ب) علم صرف و نحو 55
ج) علم بلاغت (معانى، بیان و بدیع) 55
د) انس با اصطلاحات و محاورات عربی 56
2. علم تفسیر 56
3. علوم حدیث 57
الف) علم حدیث و درایه 57
ب) علم رجال 58
4. علم اصول فقه 59
مبادی و مقدّمات محتمل اجتهاد 60
1. علم منطق 60
2. علم فلسفه 61
3. علم کلام 61
4. ممارست در فروعات فقهی 62
5. آگاهی به آراء علما و اجماع فقهاء 63
6. آشنایی با فتاوی اهل سنت 63
7.تشخیص موضوع 64
اقسام موضوعات احکام شرعی 67
شئون فقیه 67
قضاوت و حکومت 69
ضرورت تشکیل حکومت و اجرای احکام اسلام در زمان غیبت 74شرایط مرجع / 77
شرط اسلام 78
شرط ایمان 80
ادله اشتراط ایمان 80
دلیل اول: روایات 80
روایت دوم: مکاتبه ابن حاتم 82
روایت سوم: مقبوله عمر بن حنظله 83
روایت چهارم: صحیحه یونس بن یعقوب 85
روایت پنجم: صحیحه ابی خدیجه 86
روایت ششم: مقبوله منتسب به تفسیر امام حسن عسکری ع 87
توقیع امام زمان(عج) 89
دلیل دوم: اجماع 90
دلیل سوم: سیره متشرعه 91
دلیل چهارم: ملازمه عدالت و ایمان 92
دلیل پنجم: ارتکاز متشرعه 93
شرط حیات 94
آراء و انظار 95
1.عدم جواز تقلید از میت 95
2. جواز تقلید از میت 96
3. نظر تفصیلی در تقلید از میت 96
1.فاضل تونی 96
2.محقق اردبیلی 96
3.صاحب الفصول 97
تقلید ابتدایی از میت 97
ادله قائلین به جواز تقلید ابتدایی از میت 97
دلیل اول: اطلاق ادله لفظیه 98
دلیل دوم: استصحاب جواز تقلید 98
اشکال اول: تام نبودن ارکان استصحاب 98
اشکال دوم: عدم جریان استصحاب تنجیزی 99
اشکال سوم: اشتراط بقای موضوع در استصحاب حکمی 99
دلیل سوم: سیره متشرعه 102
دلیل چهارم: انسداد 103
تقلید ابتدایی از میت در فرض اعلمیت 103
بقاء بر میت 104
ادله قائلین به جواز بقای بر میت 104
دلیل اول: اطلاقات ادله 104
دلیل دوم: استصحاب 104
دلیل سوم: سیره عقلا 105
محدوده تقلید استمراری از میت 105
وظیفه مکلف در صورت اختلاف نظر مختلف حی و میت 106
مقام دوم: در فرض عدم علم به مخالفت فتوای مجتهد میت با فتوای حی 108
شرط عقل 109
تقلید در حال جنون مفتی 110
تقلید در جنون ادواری 114
شرط بلوغ 115
ادله عدم اشتراط بلوغ 115
دلیل اول: اطلاقات ادله نقلی 115
دلیل دوم: بناء عقلا 116
ادله اشتراط بلوغ 117
دلیل اول: انصراف ادله تقلید از صبی 117
دلیل دوم: اجماع 117
دلیل سوم: روایات 118
روایت اول: صحیحه ابی خدیجه 118
روایت دوم: صحیحه محمد بن مسلم 119
روایت سوم: مکاتبه ابن حاتم 120
شرط رجولیت 122
دلیل اول: معتبره ابی خدیجه 123
دلیل دوم: اجماع 125
دلیل سوم: انصراف اخبار به رجال 126
دلیل چهارم: اصاله التعیین 126
دلیل پنجم: طریق اولویت 126
دلیل ششم: سیره متشرعه 127
دلیل هفتم: مذاق شریعت 128
شرط عدالت 129
دلیل اول: اجماع 132
دلیل دوم: سیره متشرعه 132
دلیل سوم: اولویت قطعی 132
دلیل چهارم: روایت احتجاج در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری 134
شرط اعلمیت 137
فرض اول: شخص عاجز 138
فرض دوم: شخص قادر 139
ادله قائلین به وجوب رجوع به اعلم 139
دلیل اول) اجماع 139
دلیل دوم) روایات باب تعارض 140
دلیل سوم) اقربیت به واقع 140
اشکال صغروی 140
اشکال کبروی 141
ادله قائلین به جواز رجوع به غیراعلم 143
دلیل اول: اطلاق ادله تقلید 143
دلیل دوم: سیره 144
دلیل سوم: عسر و حرج 144
دلیل چهارم: دشواری تشخیص اعلم 145
شرط حرّیت 145
شرط طهارت مولد 147اقسام اجتهاد / 149
1. اجتهاد بالفعل و بالقوه 149
2. اجتهاد مطلق و متجزی 149
اجتهاد بالتجزی 152
معنای تجزی در اجتهاد 152
امکان تجزی 152
ادله جواز اجتهاد تجزی 153
الف) دلیل وجدانی 153
ب) استحاله طفره 153
ادله منکرین اجتهاد بالتجزی 154
الف) بسیط بودن ملکه اجتهاد 154
ب) تأثیر متقابل ابواب مختلف در اجتهاد 155
احکام اجتهاد متجزی 156
حکم دوم: جواز تقلید عامی از مجتهد بالتجزی 157
الف)جواز تقلید عامی از مجتهد بالتجزی 157
ب) عدم جواز تقلید عامی از مجتهد بالتجزی 158
حکم سوم: نفوذ قضای متجزی 159
ادله عدم جواز قضای مجتهد متجزی 159
الف) عدم صدق عنوان فقیه و عارف به احکام بر مجتهد متجزی در قضا 159
ب) نیاز ویژه به قاضی بدلیل ضرورت حل مشکلات مردم 160
ج) ادله روایی قضاوت 160
معتبره ابی خدیجه 161
معنای اجتهاد مطلق و امکان تحقق آن 162
احکام اجتهاد مطلق 164
حکم اول: عمل به رأی خود 165
اشتراط عدالت و وثاقت برای عمل به فتوای خود 165
حکم دوم: تقلید مجتهد مطلق از دیگری 166تقلید / 169
تعریف لغوی تقلید 169
تعریف اصطلاحی تقلید 170
معنای جواز تقلید 172
وجوب نفسی یا مقدمی تقلید 172
ادله جواز تقلید عامی از مجتهد 173
دلیل اول: آیات قرآن 173
الف: آیه سوال 174
ب: آیه نفر 175
دلیل دوم: روایات 180
طایفه اول 180
روایت اول: صحیحه جمیل 181
روایت دوم: صحیحه ابن ابی عمیر 182
روایت سوم: صحیحۀ إبراهیم بن عبد الحمید 182
روایت چهارم 183
روایت پنجم: صحیحه یونس بن عمار 184
روایت ششم: صحیحه أبی العباس 186
روایت هفتم: صحیحه محمد بن سنان 186
روایت هشتم: صحیحه سلیمان بن خالد 187
روایت نهم: صحیحه ابن ابی یعفور 188
روایت دهم 189
روایت یازدهم: صحیحه عبد العزیز بن المهتدی و حسن بن علی بن یقطین 190
روایت دوازدهم: صحیحه فضل بن شاذان 191
روایت سیزدهم: صحیحه احمد بن اسحاق 192
روایت چهاردهم: عبد العزیز بن المهتدى 193
طایفه دوم 194
روایت اول 194
روایت دوم 195
طایفه سوم 197
طائفه چهارم 202
طایفه پنجم 203
روایت اول 203
روایت دوم 204
طایفه ششم 205
روایت اول: صحیحه أبی عبیده 205
روایت دوم: صحیحه مفضل بن مزید 205
روایت سوم: صحیحه عبدالرحمن بن الحجاج 206
روایت چهارم: موثقۀ اسماعیل بن ابی زیاد 207
روایت پنجم: موثقۀ مسعدة بن صدقه 207
طایفه هفتم 208
طایفه هشتم 209
دلیل سوم: عقل 210
دلیل چهارم: سیره عقلاء 211
اشکال اول: عدم اتصال سیره به عصر معصوم 212
پاسخ به اشکال عدم اتصال سیره به عصر معصوم 213
الف. متعارف بودن اجتهاد به سبک فعلی در عصر شارع 213
روایت اول و دوم: صحیحه هشام بن سالم و صحیحه محمد بن أبی نصر 213
روایت سوم 214
روایت چهارم: صحیحه شعیب العقرقوفی 215
روایت پنجم: صحیحه زراره 216
روایت ششم: صحیحه أبان بن تغلب 218
ب. عدم صدور ردع از شارع 220
اشکال دوم: ظنی بودن اجتهاد مجتهد 222
دلیل پنجم: سیره متدینین 222
دلیل ششم: ضرورت دین 223
دلیل هفتم: اجماع 223
حرمت تقلید برای مجتهد 224
ادله حرمت تقلید 225
1.عمومات مذمت تبعیت از غیر علم 225
آیه قرآن 225
روایت 226
2. عمومات مذمت تقلید 227
آیه اول 227
آیه دوم 227
آیه سوم 227
پاسخ مجوزین به ادله حرمت تقلید 228
دلیل اول: تخصیص عمومات نهی از تقلید توسط ادله جواز تقلید 228
دلیل دوم: تناظر آیات نسبت به تقلید جاهل از جاهل 228
دلیل سوم: تناظر آیات به منع از تقلید در مسائل اعتقادی 228
انفتاح یا انسداد باب اجتهاد 229
تقلید انسدادى 231
اشکالات تقلید از انسدادی 232
1.عدم شمولیت ادله جواز تقلید نسبت به مجتهد انسدادی 232
2.عدم تمامیت مقدمات انسداد در حق مقلد 232
پاسخ مرحوم آقاضیاء عراقی به اشکالات مرحوم آخوند 233
اشکال بر جواز تقلید از مجتهد انفتاحی بر مبنای مرحوم آخوند 235
تقلید در حال صغر 237
تقلید در مسائل کلامی و اعتقادات 238
دلایل عدم جواز تقلید در مسائل کلامی و اعتقادات 240
آیات قرآن 240
عقل 241
روایات 241
اجماع 241
تقلید در ضروریات و یقینیات 242
دلیل اول: تحصیل حاصل 242
دلیل دوم: تقدم حجت واقعی بر حجت ظاهری 243
تقلید در فرض علم به خطای مجتهد 243
تقلید در مستحبات و مکروهات 245
تقلید در موضوعات 246
موضوعات مستنبط شرعی 247
موضوعات عرفی 248
تقلید در صورت تبدل رای 250
قائلین به عدم اجزای اعمال سابق مطلقا 251
قائلین به نظر تفصیلی در تبدل رای 251
تفاوت بین طریقیت و موضوعیت 251
تفاوت بین موضوع و حکم 253
تبعض در تقلید 254
رابطه شورای فقهی با تبعض در تقلید 255
فهرست منابع 257 -
مقدمه:
اجتهاد نوعی تلاش فراگیر است که در هر عرصهای میتواند انجام شود؛ ولی در متون و ادبیات اسلامی به کوشش همهجانبه علمی و عملی در حوزه دین و شریعت، اطلاق میگردد و در دانش فقه، اجتهاد، نهایت تلاشی استوار و جدّی است که منجرّ به استنباط احکام شرعی میشود. بالطبع چنین تلاشی باعث ظهور تفاوت افکار و آراء در میان فقیهان و اصولیان خواهد گردید؛ چرا که با اختلاف در مبانی، اصول و شیوۀ استدلال و استنباط، حکم هر موضوعی به تناسب همۀ شرائط به دست میآید. به همین جهت است که با اختلاف فتاوی در عرصه اجتهاد مواجهیم و البته خصوصیت و ویژگی احکام اجتهادی و فقاهتی همین است و در حقیقت، از ابعاد برجسته اجتهاد پویا و کارآمد است.
لازم به یادآوری است این تلاش نه تنها در این دنیا برای رشد و تعالی انسان، نقشآفرین و اثرگذار است و راه و رسم زندگی را بر اساس قانون الهی، فراروی مؤمنان قرار میدهد؛ بلکه در آخرت نیز ارزشمند خواهد بود و لذا مجتهد در هر حالی، مأجور خواهد بود؛ چه مصیب به حکم واقعی باشد ــ که البته دو اجر برای او خواهد بود ــ و چه مخطئ باشد، یعنی آنچه را که استنباط کرده غیر مطابق با حکم واقعی باشد؛ زیرا به طریقی که مورد تأیید شارع بوده با تلاش جدّی حکم را به دست آورده است و به خاطر جهد و کوششی که داشته است، یک پاداش نصیب او خواهد گردید.
تأثیر اجتهاد در حلّ مشکلات جامعه امروز بشری، غیر قابل انکار است و در مباحثی که با دانشمندان اهل کتاب در غرب در حدود 13 سال حضور در آن دیار داشتم، آنها اعتراف میکردند که منطق اجتهاد شیعه برای حلّ چالشهای فراروی بشری، بسیار کارآمد است؛ زیرا امروزه علیرغم پیشرفتهای علمی، جوامع بشری با مسائلی دربارۀ انسان، از قبیل شبیهسازی، پیوند اعضاء از انسان و غیر انسان به انسان، مرگ ترحّمی، سقط جنین و بسیاری از مباحث دیگر مواجه است که باید از منظر دینی و ارزشی نیز مورد کنکاش و تلاش مجتهدانه قرار گیرد تا تکلیف الهی همگان روشن گردد که در قبال این نوع مسائل، چه وظیفهای بر عهده دارند.
بیشک با مبانی و اصول اجتهادی که در شیعه وجود دارد، این قابلیت یافت میشود که دربارۀ هر موضوعی به طریق اجتهادی و فقاهتی، احکام متناسب استنباط شود، و امروزه ضروریتر خواهد بود که تعامل با دنیای بینالملل بر نگاه تعایش سلمی و همزیستی مسالمتآمیز با شیوۀ اجتهادی از مکتب اهلالبیت: صورت پذیرد؛ زیرا با این معنا که فقه اهلالبیت: یک فقه جهانی است و میتوان با دنیای بینالملل، بر اساس حکمت و عزّت و مصلحت در تعامل بود تا نظام با عظمت فکری شیعه بر محور عقلانیت، معنویت، عدالت و شریعت سمحه سهله روز به روز آشکارتر گردد.
برخی گمان میکنند با توجّه به انفجار اطّلاعات و توسعه فضای مجازی در عصر حاضر، نیازی به رجوع جاهل به متخصّص دینی وجود ندارد و حال آنکه اجتهاد ـ که همان استنباط بر اساس ضوابط مقرّره است ـ به عنوان یک راه حلّ اساسی و در حقیقت، نیاز ضروری جامعه بشری است، و فاصلهگرفتن از آن، خصوصاً در احکام دینی، یعنی فاصله از مرجعیّت دینی را به دنبال خواهد داشت و برآیند چنین فاصلهای، تعطیلی شریعت را نتیجه خواهد داد و به همین جهت، در روایات وارده، فقهای شیعه، حصون و دژهای اسلام معرّفی شدهاند و بیشک، تعطیلی شریعت، بیتوجّهی حقّ الله و حقّ الناس را به معنای گسترده پدید خواهد آورد. این، همان اتفاق نامبارکی است که در مسیحیت پدید آمد و باعث شد شریعت عیسوی به مرور زمان به فراموشی سپرده شود.
بنابراین جهت، نقش فقهای جامعالشرائط در طول حیات مسلمانان، بعد از رحلت پیامبر اکرم9 و ائمه معصومین: بیبدیل، برجسته و ضروری است، تا احکام شریعت با آفت تحریف مواجه نگردد و امروزه به واسطه تلاش مجاهدانه فقهای بزرگوار در هر عصری، شریعت اسلام از بسیاری از آفتها، محفوظ و مصون مانده است.
آنچه پیش رو دارید حاصل مباحثات فقهی سالهای 1385 تا 1388 در وین با چند نفر از فضلاء بوده است که پس از آمادهسازی و بازنگری، تقدیم علاقهمندان به حوزه فقه و فقاهت میشود. لازم به یادآوری است نمیتوانم هیچ نوع برجستگی و امتیازی را در این کتاب و در این موضوع متذکّر شوم که در کتب مشابه یافت نشود؛ بلکه ما نیز به حسب سنّت حسنه حوزه، این موضوع را که به نظر ما مهمّ بود به عنوان محور بحث خود قرار دادیم و به این شکل تقدیم نمودیم.
در پایان لازم است از دانشمند محترم آیتالله محمّدجواد فاضل لنکرانی رئیس محترم مرکز فقهی ائمه اطهار: تشکّر و قدردانی کنم که زمینه چاپ این اثر را در انتشارات آن مرکز فخیم فراهم نمودند و البته برای اداء حقّی که والد ماجدشان مرحوم حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی1 نه فقط به عنوان یک استاد دروس فقه و اصول ــ که 14 سال به طول انجامید ــ بر این مسکین داشتند؛ بلکه به عنوان یک پدر معنوی ــ که فراوان از حمایتهای آن مرجع بزرگوار بهرهمند بودم ــ این کتاب را به آن استاد مکرّم و مدافع حریم شریعت، ولایت و انقلاب اسلامی، هدیه مینمایم.
امّید است که این اثر غیر قابل ذکر، برای روزی که gلَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَإِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍf [1] بهکار آید و وسیلهای برای نجات از لغزشها و خطاها باشد.
قم المقدّسة
رضا رمضانی گیلانی
30 خرداد 1398 / 16 شوال المکرّم 1440
[1]. شعراء: 88 ـ 89.