اصول صدر جلد اول
-
معرفی اثر:
مقدمه
بسم الله الرحمن الرحيموالحمد لله ربّ العالمين وصلّى الله على محمّد وآله الطاهرين
هرچند تاكنون كتابهاى متعددى در زمينه اصول فقه نگاشته شده و در دسترس طالبان آن قرار گرفته است، ولى آثار اصولى استاد شهيد آيهالله العظمى حاج سيد محمّدباقر صدر(قدسسره) درهاى جديدى را به سوى پژوهندگان اين علم گشوده است و اين مرهون ابتكارات و نوآورىهايى است كه آن شهيد بزرگوار(قدسسره) در علوم مختلف اسلامى از جمله اصول فقه از خود بروز و ظهور دادند.
كتاب «بحوث فى علم الاصول» كه يك دوره تقريرات كامل خارج اصول آن عزيز از دسترفته است، آينهاى براى رسيدن به آراى اصولى ايشان است كه با توجه به عربى بودن آن و پيچيدگى برخى از مباحثش، جاى خالى ترجمهاى روان و با حفظ امانتدارى در محتوا احساس مىشد كه بحمدالله به اين مهم با همّت مركز فقهى ائمه اطهار(عليهمالسلام) جامه عمل پوشانده شد و باعث خوشحالى اينجانب گرديد.
ضمن قدردانى از تمامى دستاندركاران اين اثر علمى، براى روح بلند آن شهيد والامقام ـ قدس الله نفسه الزكيه وحشره الله مع أجداده الطاهرين(عليهمالسلام) ـ علوّ درجات مسئلت نموده و اميدوارم جويندگان علوم اسلامى از اين اثر علمى بهرهمند گردند؛ ان شاء الله تعالى.
8 جمادى الثانى 1439 هجرى قمرى
حوزه مباركه علميه قم، سيد محمود هاشمى شاهرودىمقدمه معاونت پژوهش
بسم الله الرحمن الرحيمبر پويندگان طريق اجتهاد روشن است كه امروزه پاسخ به بسيارى از شبهات در احكام فردى و اجتماعى مرهون تحقيقات عميق اصوليان معاصر است. بنا بر نقل برخى از تلامذه مرحوم آية الله العظمى سيّد محمّدهادى ميلانى(قدس سرّه) ، بايد گفت: «مَن لا اُصول له لا فقه له» و دقيقتر و عميقتر بايد پذيرفت كه «مَن لا اُصول له، لا فقه ولا تفسير ولا عقائد له». از اين جهت براى تقويت بنيه فقهى حوزههاى علميّه لازم است مباحث اصول به صورت هرچه دقيقتر مطرح و عناوين و ابواب جديدى به آن اضافه گردد.
در ميان اصوليان معاصر، مرحوم آية الله العظمى سيّد محمّدباقر صدر ـ رضوان الله تعالى عليه ـ از تبحّرى خاص و تسلّطى كمنظير بر اصول برخوردار بودند. ايشان ضمن آنكه شالوده و شاكله اصلى تحقيقات خويش را بر اخذ از اساتيد و گذشتگان قرار دادند، خود نيز نوآورىهاى متعدّدى در اين علم داشته است.
يكى از كتابهايى كه متضمّن آراء و نظريات ايشان در علم اصول است، كتاب بحوث فى علم الاُصول به قلم حضرت آية الله آقاى سيّد محمود شاهرودى ـ دامت بركاته ـ مىباشد. اين كتاب با قلم عربى و نسبتاً سنگين همراه با تعقيد است و از اين رو، لازم بود به فارسى ترجمه گردد. بحمد الله در مركز فقهى ائمّه اطهار(عليهمالسلام) اين كتاب توسّط محقّق ارزشمند جناب مستطاب حجّة الاسلام والمسلمين آقاى شيخ حسن مهدوى ـ دامت افاضاته ـ به فارسى به صورت دقيق تحت اشراف استاد معظّم حوزه علميّه قم، آية الله شيخ هاشم نيازى ـ دامت بركاته ـ ترجمه گرديده است. اميد آنكه مورد استفاده محقّقان و پويندگان راه فقاهت و اجتهاد قرار گيرد، ان شاء الله.
قم ـ مركز فقهى ائمّه اطهار(عليهمالسلام)
بخش پژوهش -
فهرست مطالب:
مقدّمه معاونت پژوهشى 7 پيشگفتار 9 سخنى درباره شهيد صدر 10 هدف از نگارش اين اثر 10 ويژگىهاى محتوايى اين اثر 11 ويژگىهاى شكلى و ساختارى اين اثر 12 سپاسگزارى 14 مقدّمه مقرّر 15 درآمــد 19 فصل اوّل: تعريف علم اصول 21 تعريف ابتدايى 22 سه اشكال 22 بررسى اشكال اوّل: مقدار شمول تعريف بر اصول عمليّه 23 دو راهكار ديگر براى دفع اشكال 24 بررسى اشكال دوم: نقض تعريف به وسيله قواعد فقهى 25 ديدگاه برگزيده درباره اشكال دوم 28 بررسى اشكال سوم: نقض بر تعريف بهوسيله مسائل لغت و رجال 32 تعريف برگزيده 39 فصل دوم: موضوع علم اصول 45 موضوع علم 45 ضرورت وجود موضوع براى هر علم 45 ديدگاه برگزيده 53 عرض ذاتى و عرض غريب 55 اشكال محقّق عراقى به تعريف عرض ذاتى 55 نقد سخن محقّق عراقى 58 آنچه در مسائل علم درباره آن بحث مىشود 68 موضوع علم اصول 71 فصل سوم: تقسيم علم اصول 73 تقسيم معروف 73 تقسيم پيشنهادى براى علم اصول 76 1. تقسيم به لحاظ نوع دليليّت 76 2. تقسيم به لحاظ نوع دليل 78 بررسى جهت اوّل 79 بررسى جهت دوم 79 بررسى جهت سوم 80 مقايسه دو تقسيم با يكديگر 81 جزء اوّل: مباحث دليل لفظى 83 بخش اوّل: گفتارهاى مقدّماتى الفاظ 85 تقسيمبندى بحث 87 فصل اوّل: دلالت لفظى و تفسير آن 91 گفتار اوّل: ديدگاه كلّى درباره دلالت لفظ بر معناى حقيقى 93 مطلب اوّل: تفسير و تبيين پيوند وضعى 94 حقيقت وضع 95 1. نظريّه اعتبار 98 روشهاى گوناگون براى نظريّه اعتبار 98 2. نظريّه تعهّد 104 ويژگىهاى نظريّه تعهّد 105 نقد ما بر نظريّه تعهّد 106 3. ديدگاه برگزيده درباره حقيقت وضع 109 ويژگىهاى ديدگاه برگزيده 111 مطلب دوم: تشخيص واضع 113 ادلّه خدايى بودن وضع 113 مناقشه در خدايى بودن وضع 114 مبعّدهايى كه بشرى بودن وضع دارد 114 پيشنهاد نهايى درباره تشخيص واضع 115 مطلب سوم: اقسام وضع 116 1. تقسيم اوّل 117 قطعى بودن قسم اوّل و قسم دوم 117 بررسى قسم سوم: وضع عام و موضوعٌ له خاص 118 نقد ديدگاه محقّق عراقى 126 روش صحيح براى تصوير «وضع عام و موضوعٌ له خاص» 129 بررسى قسم چهارم: وضع خاص و موضوعٌ له عام 131 بررسى تحقّق اقسام چهارگانه در خارج 131 2. تقسيم دوم 132 3. تقسيم سوم 133 اشكالات وضع استعمالى 140 اقسام تقييد در وضع 144 مطلب چهارم: تبعيت دلالت از اراده 146 آيا دلالت وضعى، تصوّرى است يا تصديقى؟ 146 عدم توقّف دلالت بر اراده 149 عدم اخذ اراده به عنوان قيد مدلول وضعى 154 دو اشكال ديگر از محقّق خراسانى 155 ردّ اين دو اشكال 155 مطلب پنجم: اشتراك دو پيوند وضعى در يك طرف 158 جهت اوّل: مقدار نياز به اشتراك 159 اشكالهايى كه به اشتراك واردند 160 اشكالهايى كه به اشتراك، وارد نيستند 162 جهت دوم: عدم منافات اشتراك با حكمت وضع 165 جهت سوم: حدّ امكان اشتراك دو پيوند وضعى در يك طرف 165 گفتار دوم: نظريّه دلالت لفظ بر معناى مجازى 167 مطلب اوّل: حقيقت مدلول مجازى 167 مطلب دوم: اندازه نيازمندى مجاز به وضع 171 نكته اوّل. منشأ دلالت بر مجاز 171 نكته دوم. تصحيح كننده استعمال مجازى 176 نكته سوم. منشأ دلالت مجازى بر اساس مسلك تعهّد 177 نكته چهارم. وضع مقيّد به قرينه 179 نكته پنجم. تعيين مراد از معناى مجازى 180 فصل دوم: نظريّه استعمال 183 گفتار اوّل: حقيقت استعمال 187 گفتار دوم: مقوّمهاى استعمال و شروط آن 191 آيينه بودن و علامت بودن 193 تفسير پديده آيينه بودن 194 گفتار سوم: مقايسه ميان استعمال و ايجاد 205 گفتار چهارم: تطبيقات 209 1. استعمالى كه به وسيله آن، وضع انجام شود 209 2. اطلاق لفظ و اراده كردن شخص آن 209 3. اطلاق لفظ و اراده كردن نوع آن 213 4. استعمال لفظ در بيش از يك معن 215 جهت اوّل: مراد از تعدّد معنا 215 جهت دوم: امكان استعمال مفرد در بيش از يك معنا 218 جهت سوم: صحّت استعمال مفرد در بيش از يك معن 224 ديدگاه نهايى 226 جهت چهارم: استعمال مثنّى و جمع در بيش از يك معنا 227 اشكالهاى روش اوّل 228 فصل سوم: نشانههاى حقيقى بودن معنا و تشخيص معناى موضوعٌ له 233 1. تبادر 235 اشكال اوّل درباره تبادر 235 اشكال دوم درباره تبادر 241 2. صحّت حمل 242 اشكال به نشانه بودن صحّت حمل اوّلى و شايع 243 پاسخ اشكال به نشانه بودن حمل اوّلى 245 پاسخ اشكال به نشانه بودن حمل ثانوى 245 ديدگاه برگزيده 246 صحّت حمل نزد عالم به زبان 247 3. اطّراد (شيوع) 247 اثر عملى براى نشانههاى حقيقت 251 تعارض حالتها 251 فصل چهارم: تطبيقات مورد اختلاف 255 گفتار اوّل: حقيقت شرعيّه 259 مطلب اوّل. ثبوت حقيقت شرعيّه 259 مرحله اوّل 259 مرحله دوم 262 مرحله سوم 262 بيان تقريب صحيح 263 خلاصه مطلب 268 مطلب دوم: ثمره پذيرفتن حقيقت شرعيّه 268 گفتار دوم: صحيح و اعم 271 1. اسامى عبادات 271 مطلب اوّل: رابطه صحيح و اعم با حقيقت شرعيّه 271 مطلب دوم: معناى صحّت و فساد 275 مطلب سوم: تصوير معناى جامع در دو ديدگاه 280 يك . تصوير جامع براى افراد صحيح 281 پاسخ اوّل 282 پاسخ دوم 286 پاسخ سوم 289 پاسخ چهارم (جامع ابهامى) 291 دو . تصوير جامع اعم 293 مطلب چهارم: ثمره نزاع در اسامى عبادات 296 مطلب پنجم: ادلّه دو ديدگاه 300 يك. ادلّه ديدگاه به وضع لفظ براى اعم 300 دليل اوّل 300 اثبات جنبه سلبى 301 اثبات جنبه ايجابى 302 دليل دوم 305 دليل سوم 305 دليل چهارم 306 دليل پنجم 306 دليل ششم 307 دو. ادلّه ديدگاه وضع لفظ براى صحيح 310 دليل اوّل 310 دليل دوم 311 دليل سوم 311 دليل چهارم 312 مطلب ششم: ديدگاه برگزيده در اسامى عبادات 312 2. اسامى معاملات 314 مطلب اوّل: بررسى شيوه نزاع در اسامى معاملات 314 مطلب دوم: تصوير نزاع در معامله به معناى مسبّب 315 مطلب سوم: ثمره نزاع در اسامى معاملات 316 مطلب چهارم: عدم ترتّب ثمره در معامله به معناى مسبّب 318 مطلب پنجم: وضع اسامى معاملات براى سبب يا مسبّب؟ 319 مطلب ششم: ديدگاه ما درباره اسامى معاملات 321 بخش دوم: گفتارهاى تحليلى الفاظ 323 مقدّمه: معانى حروف 337 مقدّمه 339 گفتار اوّل: گرايشهاى معروف درباره معناى حرفى 341 1. نشانه بودن حروف 341 2. آلى بودن معناى حرفى 343 3. نسبى بودن معناى حرفى 350 گفتار دوم: تفسيرهاى گوناگون درباره نسبيت معناى حرفى 359 1. ايجادى بودن معناى حرفى 359 مناقشه سيّد استاد در ايجادى بودن حروف 359 توضيح ايجادى بودن حروف 360 مناقشه محقّق عراقى در ايجادى بودن حروف 361 مناقشههايى ديگر از محقّق عراقى و پاسخ آنه 363 2. وضع حروف براى وجود رابط 365 توضيح مقصود از وجود رابط 366 3. وضع حروف براى تحصيص 369 4. وضع حروف براى اَعراض نسبى 372 اشكالهاى اين ديدگاه 373 گفتار سوم: ديدگاه برگزيده 375 مرحله اوّل: تعديل و تصحيح گرايش سوم 375 مرحله دوم: تحليلى بودن معانى نسبى حروف 377 مرحله سوم: وضع حروف در نسبتهاى اوّلى و ثانوى 380 چكيده 382 فصل دوم: معانى هيئتها 385 گفتار اوّل: هيئتهاى جملهاى 389 1. جملههاى ناقص 389 2. جملههاى تامّ خبرى 392 چگونگى ناقص يا تام شدن نسبت 397 يك. جمله خبرى اسميّه 398 دو. جمله خبرى فعليّه 403 سه. جمله خبرى مزدوجه 404 بررسى مرحله اوّل: تشكيل جملههاى مزدوجه از دو جمله 404 بررسى مرحله دوم: تصوّر تصادق در جمله بزرگتر 407 نكته: تشخيص آنچه بر نسبت خبرى دلالت مىكند 408 انواع نسبت ناقص 409 مقايسه نسبت توصيفى با اضافه 409 مقايسه نسبت اضافى با حروف 410 حقيقت تفاوت ميان اضافه و حرف 412 ديدگاه اوّل 412 ديدگاه دوم 414 ديدگاه سوم 415 ديدگاه چهارم 416 ديدگاه پنجم 419 تفسير محقّق عراقى درباره نسبت تام و نسبت ناقص 422 نقد تفسير محقّق عراقى 423 عدم وضع جملههاى تام براى قصد حكايت 426 3. جملههاى تامّ انشايى 428 جهت اوّل: ايجادى بودن معانى انشايى 428 تفسيرهاى گوناگون براى ايجادى بودن جملههاى انشايى 428 يك. ايجاديت به معناى توليد 429 نقد تفسير اوّل 430 دو. ايجاديت به معناى عدم قصد حكايت 432 نقد تفسير دوم 432 سه. ايجاديت و مدلول تصديقى 433 نقد تفسير سوم 434 چهار. ايجاديت با نگاه تصوّرى 435 نقد تفسير چهارم 436 آيا ايجاديت و حكائيت در مدلول وضعى جملات اخذ شدهاند؟ 437 جهت دوم: تشخيص مدلول تصوّرى جملههاى انشايى 438 مرحله دوم: جملههاى خبرى استعمال شده در انشا 447 بررسى نكته اوّل 447 بررسى نكته دوم 449 نتيجهگيرى 450 4. جمله شرطى 453 گفتار دوم: هيئتهاى اِفرادى 457 1. هيئت فعل 458 فرضيّه اوّل 461 فرضيّه دوم 466 مفاد هيئت فعل امر 468 ديدگاه يكى از نحويان درباره فعل امر 469 نقد اين ديدگاه 470 كلام محقّق نائينى درباره هيئت فعل 471 نقد كلام محقّق نائينى 472 2. هيئت مصدر 473 3. هيئت مشتقّات 484 ديدگاههاى موجود درباره بسيط يا مركّب بودن مشتق 485 بررسى ديدگاه اوّل 486 ادلّهاى براى ادّعاى سلبى 487 تفسيرهايى براى ادّعاى ايجابى 490 بررسى ديدگاه دوم 497 بررسى ديدگاه سوم 498 بررسى ديدگاه چهارم 501 ادلّه ديدگاه چهارم 501 مناقشه در ديدگاه چهارم 503 بررسى فرض اوّل 503 بررسى فرض دوم 506 ديدگاه برگزيده 510 نوع تلبّسى كه در مشتق اخذ شده است 511 4. هيئت مركّبات (وضع مجموع كلّى براى مركّبّ) 512 5. هيئت مبهمات (اسمهاى مبهم) 514 گفتار سوم: چگونگى وضع در حروف و هيئتها 519 1. از جهت معناى موضوعٌ له 519 تصوّر وضع عام و موضوعٌ له عام در حروف 523 2. از جهت لفظ وضع شده 526 اشكال ثبوتى 527 اشكال اثباتى 528 گفتار چهارم: ثمرههاى عملى بحث درباره مفاد حروف و هيئتها 531 1. امكان يا امتناع بازگشت قيد به مدلول هيئت 531 بررسى وجه اوّل: مانعيت جزئيت از تقييد 532 پاسخهاى ديگر 534 ردّ پاسخها 535 بررسى وجه دوم: مانعيت آليّت از تقييد 539 2. امكان يا امتناع تمسّك به اطلاق مدلول هيئت 543 3. تمسّك به اطلاق موضوع در جمله تام و عدم تمسّك در جمله ناقص 544 بخش سوم: گفتارهاى لغوى الفاظ 547 مقدّمه 549 فصل: مشتق 551 مقدّمه 553 مشتق از نگاه اصوليان 553 بررسى الفاظ جامد 556 اسمهاى مشتق 560 اوصاف اشتقاقى 560 مراد از واژه «حال» 565 تصوير معناى كلّى براى مشتق در دو ديدگاه 568 ديدگاه برگزيده درباره معناى مشتق 572 ادلّه وضع مشتق براى متلبّس 572 1. تبادر 572 ديدگاه برگزيده 573 2. تضاد ميان مشتقّات 575 3. صحّت سلب 575 4. تناقض ميان بساطت مشتق و وضع آن براى اعم 576 تفصيل ميان برخى از مشتقّات با برخى ديگر 577 مقتضاى اصل عملى هنگام شك در معناى مشتق 580 1. حكم اصل در مسئله اصولى 580 2. حكم اصل در مسئله فقهى 581 نكته پايانى 585 فهرست منابع 587 -
مقدمه:
پروردگار عالميان را هزاران سپاس و حمد بىپايان كه با لطف بىبديل و رحمانيت گسترده خويش، ما را به راه مستقيم خويش فرا خواند و از خوان كرامت و سفره احسان خود متنعّم نمود و آنگاه با رحمت عميق و واسعش، به راه راست ـ كه همان صراط ائمّه هدى(عليهمالسلام) است ـ ، هدايت فرمود.
شكر ذرّهاى از اين نعمت وافر و فاخر در توان عبد نيست، چه رسد به آنكه نعمتهاى فاخرترى به آن ضميمه شوند و عطايايى همچون توفيق طلبگى و قدم نهادن در راه فقاهت و علماندوزى در مسير دين، به او عنايت گردند.
پس نه اين حقير كه متنعّم به اين نعمت بزرگ گرديدهام، توان شكر و حمد تامّ او را دارم و نه آن عظيم با آن رحمت و غفران بىنهايتش، چنين تكليفى بر عهده من نهاده است، كه خود فرمود: «لاَ يُكَلِّفُ الله نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا»؛(1) ليكن از باب «لا يَسقُطُ المَيسورُ بِالمعسور»، عزم حقير بر آن شد كه در حدّ توان، نعمت ارزانى شده به خويش را با استفاده از نوشتن اظهار كنم و از اين طريق، شكر ذرّهاى از آن را به درگاه جبروتىحضرت حق، به جاى آورم.
از اين رو، با استعانت از ذات ازلى خداوند سبحان و توسّل به ساحت مقدّس حضرت بقيّة الله الأعظم(عج)، بيش از سيزده سال از عمر خود را در نگاشتن كتاب حاضر سپرى كرده، براى هرچه مفيدتر بودن آن سعى خود را به كار گرفتم تا شايد از اين رهگذر، عنايتى ويژه از جانب دوست، شامل حالم گردد.
سخنى درباره شهيد صدر
بىترديد، آيهالله شهيد سيّد محمّدباقر صدر(رحمهالله) يكى از اعجوبههاى علمى معاصر است كه در طول زندگانى كوتاه خود، به گسترش مرزهاى دانش كمك فراوان كرد و با ارائه نظريّههاى نوين در علوم گوناگون از قبيل: فقه، اصول، فلسفه، منطق، عقايد، علوم قرآنى، تاريخ، قانون، سياست و اقتصاد، نقش بسزايى در پيشبرد اهداف عالى مكتب تشيّع ايفا كرد. هرچند او در سال 1359 شمسى در چهل و شش سالگى به دست صدام جنايتكار به درجه رفيع شهادت نائل شد، امّا نبوغ علمى و ذهنى وى موجب گرديد كه در همين مدّت كوتاه، آثار جاودان و گرانسنگى از ايشان به يادگار بماند كه پس از حدود شصت سال، هنوز مرجع علمى طلاّب و پژوهشگران علوم مختلف قرار دارند.يكى از اين آثار مهمّ شهيد صدر، بحثهاى اصولى آن بزرگوار است كه در جلسات درسى وى در حوزه علميّه نجف، ارائه گرديده و برخى از شاگردان اهل قلم ايشان، اين مباحث را در قالب تقريرات به رشته تحرير در آورده و گنجينه بزرگى را از ديدگاههاى علمى آن شهيد به يادگار گذاشتهاند، كه از جمله مىتوان به تقريرات آية الله سيّد محمود شاهرودى با نام بحوث فى علم الاُصول، تقريرات آية الله شيخ حسن عبد الساتر با همين نام و تقريرات آية الله سيّد كاظم حائرى با نام مباحث فى علم الاُصول اشاره كرد، كه طبق شيوه مرسوم در حوزههاى علميّه، همه آنها به زبان عربى هستند.
هدف از نگارش اين اثر
اينجانب، چند سالى افتخار حضور در مركز فقهى ائمّه اطهار(عليهمالسلام) و شركت در درس خارج اصول استاد بزرگوار آية الله نيازى ـ دام ظلّه ـ را يافتم و از آنجا كه ايشان سبك درسى خاص و عنايت ويژهاى به ديدگاههاى شهيد صدر داشتند، با كتاب بحوث فى علم الاُصول كه به قلم آية الله سيّد محمود شاهرودى ـ حفظه الله ـ تقرير گرديده است، آشنا شدم و به تدريج، با آن انس بسيار گرفتم. از اين رو، پس از مدّتى اين نكته به ذهنم رسيد كه بسيارى از طلاّب، دانشجويان و پژوهشگرانى هستند كه نياز فراوان به آشنايى با ديدگاههاى اصولى شهيد صدر دارند؛ ولى بهخاطر بيگانه بودن با متون عربى و يا دشوار بودن برخى از آنها و يا نقصانهايى كه در برخى از تقريرات وجود دارد، زمينه دسترس آسان به اين ديدگاهها برايشان فراهم نيست.از اين رو با استعانت از خداوند متعال و طلب عنايت از محضر حضرت ولىّ عصر(عج) و نيز تشويق و ترغيب مسئولان و اساتيد محترم مركز فقهى ائمّه اطهار(عليهمالسلام) ، از همان سالهاى آغازين، ترجمه و شرح مختصرى از كتابِ ياد شده را بر اساس راهنمايىهاى اساتيد گرانقدر آغاز نمودم و آن را به انجام رساندم و با گذشت زمان كه بر اندوختهها و تجربياتم افزوده شد، به بازبينى و اصلاح جزوات قبلى پرداختم تا اينكه پس از حدود سيزده سال، به لطف ايزد منّان، اين تلاش به ثمر نشست و اين مجموعه جهت ارائه به جامعه علمى كشور آماده گرديد. اميد است كه اين اثر بتواند سهم شايستهاى در زمينه آشنايى هرچه بيشتر انديشمندان فارسىزبان با انديشههاى شهيد صدر ايفا كند.
ويژگىهاى محتوايى اين اثر
همانگونه كه گذشت، آنچه در پيش روست، مباحثى است كه خداوند متعال توفيق آموختن آن را در محضر استاد ارجمند، آية الله شيخ هاشم نيازى ـ دام ظلّه ـ به اين حقير عنايت كرده است. اين اثر، ترجمه و توضيح مباحث اصولى آية الله العظمى سيّد محمّدباقر صدر(رحمهالله) است كه توسّط آية الله سيّد محمود شاهرودى در كتاب بحوث فى علم الاُصول نقل شده است.اين مجموعه، شامل هفت جلد است كه سه جلد اوّل آن درباره «مباحث دليل لفظى» و سه جلد بعدى آن درباره «حجج و امارات» است و جلد هفتم آن به «تعادل و تراجيح» اختصاص دارد. طبيعى است كه هر يك از اين عناوين نيز به فصلها، گفتارها و مطالب گوناگونى تقسيم مىشود. افزون بر اين، شرح و توضيحات و تعليقات استاد نيازى و خود اينجانب نيز به همراه نشانى و ارجاعات، در پاورقىها ذكر شدهاند.
ذكر اين نكته لازم است كه در بسيارى از موارد براى توضيح بيشتر و صحيحتر، از ساير تقريرات درس شهيد صدر مانند مباحث فى علم الاُصول (تقرير آية الله سيّد كاظم حائرى) و بحوث فى علم الاُصول (تقرير آية الله شيخ حسن عبد الساتر) استفاده شده كه در بيشتر موارد، نشانى آنها نيز پس از پايان توضيحات در پاورقى آمده است.
ويژگىهاى شكلى و ساختارى اين اثر
1. از آنجا كه اين مباحث در طول ساليان متمادى به رشته تحرير درآمده است، چه بسا در برخى از موارد، از ساختار يكنواخت و هماهنگى برخوردار نباشد. مثلاً ممكن است در برخى از بخشهاى كتاب، توضيحات شخصى اينجانب يا توضيحات استاد، با حجم زياد و در برخى از بخشها كمحجم باشند.2. اين نوشتار، يك ترجمه آزاد از كتاب بحوث است نه يك ترجمه تحت اللفظى؛ زيرا هدف، آن بوده است كه مطلب، هرچه بيشتر براى خواننده عزيز مفهومتر باشد. از اين رو، اصرارى بر ترجمه تحت اللفظى بسيارى از لغات نبوده و گاهى حتّى يك جمله از كتاب، حذف و جمله ديگرى به جاى آن در ترجمه آمده است و يا گاهى جملات توضيحى در ادامه ترجمه برخى از قسمتها اضافه شده كه در متن كتاب وجود ندارد و گاهى كلمات يا جملات اضافى، درون كروشه قرار گرفته است. در برخى موارد نيز برداشت كلّى از جملات آورده شده است. البتّه در تمام موارد، همه اهتمام بر اين بوده است كه اصل مطلب، تغييرى نيابد. به همين جهت، در مواردى كه مطالب دقيقى مطرح بوده است، بيشتر بر ترجمههاى تحت اللفظى تأكيد شده است تا قضاوت نهايى بر عهده خواننده گرامى قرار بگيرد.
3. در اين مجموعه، كوشش شده است كه همه موارد نقل شده از ديگران، مستند گردند و نشانى مطالب ذكر شود. از اين رو، علاوه بر نشانىهايى كه در كتاب بحوث وجود دارند، نشانىهاى بسيارى افزوده شدهاند. البتّه از آنجا كه نشانىهاى ثبت شده در خود كتاب بحوث، قديمى و گاهى از دسترس طلاّب خارجاند، تلاش كردم تا اين نشانىها را با استفاده از نرمافزار اصول فقه و چاپهاى جديد، به روز شده در دسترس پژوهشگران محترم قرار دهم. از اين رو، ممكن است نشانىهايى كه در كتاب اصلى درج شده، با نشانىهايى كه در ترجمه و شرح وجود دارند، تفاوت داشته باشند. همچنين در بسيارى از موارد، علاوه بر درج نشانى، بخشى از متن كتاب مرجع نيز آورده شده است تا پژوهشگران محترم بتوانند به آسانى آن را از طريق برنامههاى رايانهاى و يا اينترنت جستجو كنند.
4. هنگام نشانى دادن به كتابهايى كه نام مشابهى دارند، براى جلوگيرى از اشتباه، از نام مقرّر نيز استفاده شده است، مانند «بحوث فى علم الاُصول» كه تقرير بحثهاى شهيد صدر است و يك بار توسّط آية الله شاهرودى و بار ديگر توسّط آية الله عبد الساتر تقرير شده است.
5. مطالب اين مجموعه در سه جزء: مباحث الفاظ، مباحث حجج و امارات و مباحث مربوط به تعادل و تراجيح قرار گرفتهاند. هر يك از اين سه جزء نيز به چندين بخش و هر بخش به چندين فصل و هر يك از فصلها به گفتارهاى متعدّد تقسيم مىگردد. لازم به ذكر است كه انتخاب عنوان «جزء»، «بخش»، «فصل»، «گفتار» و... براى مطالب اين مجموعه، بر اساس ساختار كتاب بحوث نبوده است؛ بلكه بر اساس استانداردهاى لازم در تدوين كتاب، انجام شده است.
6. براى سهولت و دسترس هرچه بيشتر خواننده گرامى به متن اصلى كتاب، نشانى متن در پاورقى با علامت ستاره مشخّص شده است. البتّه شايد در برخى موارد، اين علامت چند كلمهاى جابهجا شده باشد تا بر سر پاراگراف يا عنوان قرار بگيرد.
7. با توجّه به اينكه مجموعه هفت جلدى به مرور زمان به چاپ رسيد، در مواردى كه مقرّر محترم از جلدهاى بعدى يا قبلى مطلبى را نقل كرده است، امكان ارجاعدهى به خود ترجمه وجود نداشت؛ زيرا هنوز صفحهبندى همه جلدها انجام نشده و شماره دقيق صفحه معلوم نبود. از اين رو، در اينگونه موارد به خود كتاب بحوث ارجاع داده شده است، كه البتّه خواننده محترم از طريق نشانىهاى كتاب بحوث كه در پاورقىها با ستاره (*) مشخّص شدهاند، به آسانى مىتواند بدون مراجعه به متن اصلى، مطلب مورد نظر را در ترجمه پيدا كند.
8. از آنجا كه تحرير و تنظيم اين مجموعه بيش از سيزده سال طول كشيده و معمولاً كارهاى پرحجم و گسترده از خطا و اشتباه مصون نيستند، از خوانندگان محترم تقاضا مىشود در صورت برخورد با هرگونه جا اُفتادگى، ترجمه اشتباه، نشانى غلط و يا هر مطلب نادرست ديگر، مراتب را به ايميل اين حقير (MAHDAVISS31@YAHOO.com)اطّلاع دهند و يا با مركز فقهى ائمّه اطهار(عليهمالسلام) مكاتبه نمايند.
سپاسگزارى
در پايان، از همه كسانى كه در اين تلاش، ياور اينجانب بودهاند، از جمله استاد معظّم آية الله شيخ هاشم نيازى كه نقش محورى در اين كار داشتند، آيهالله حاج شيخ محمّدجواد فاضل لنكرانى رياست مركز فقهى ائمّه اطهار(عليهمالسلام) ، حجّة الإسلام و المسلمين حاج شيخ رضا فاضل كاشانى مديريت مركز فقهى ائمّه اطهار(عليهمالسلام) ، پدر بزرگوارم حجّة الإسلام و المسلمين رضاعلى مهدوى و حجّة الإسلام والمسلمين محمّدعلى قاسمى ـ حفظهم الله ـ و نيز همه عزيزانى كه در اين راه، تشويقگر اينجانب بوده و بنده را يارى كردهاند، بويژه مادر و همسر گرانقدرم صميمانه قدردانى و تشكّر مىنمايم.اميد است اين تلاش ناچيز، مورد قبول خداوند متعال و عنايت حضرت ولىّ عصر(عج) قرار بگيرد و ذخيرهاى براى آخرت اين بنده ناچيز باشد.
حسن مهدوى
شهريور 97مقدّمه مقرّر*
الحمد للّه ربّ العالمين، و الصلاة و السلام على خير خلقه محمّد و آله الطيّبين الطاهريناين كتاب، آخرين بخش از بحوث فى علم الاُصول است كه به دنبال بخش گذشته ـ كه «تعارض ادلّه شرعى» ناميده شد ـ مىآيد.(2) اين جلد، بخش نخست از آن مباحثى به شمار مىرود كه ما بر اساس روش درسهاى سطوح عالى اصول، در محضر مولاى شريف و آقاى خود، حضرت آية الله العظمى سيّد محمّدباقر صدر ـ كه خداوند، سايهاش را بر سر مسلمانان پاينده بدارد ـ آموختهايم.
حضرت استاد در اين درسها، هم به مضمون، اهتمام بسيار داشتند و هم به روش و ساختار. از اين رو فقط به ارائه ديدگاهها و نظريّات اصولى خود به روشهاى تقليدى ـ كه در كتابها و درسهاى ديگر آمدهاند و موجب سردرگمى انسان مىشوند و گويا بحثهاى پراكندهاى هستند كه هيچ ارتباط روشنى ميان آنها نيست ـ بسنده نكردهاند؛ بلكه به روشمندى و ساختار بحثها نيز توجّه نمودهاند، به گونهاى كه جايگاه فنّى و طبيعى هر مسئله مشخّص شده است؛ زيرا باور ايشان اين بود كه اين ساختار، زمينه را براى ارائه يك صورت روشنتر از محتوا و پژوهش درباره آن فراهم مىكند. البتّه با اين وجود، ايشان به طور كلّى ملتزم بودند روشى كه در ارائه اين مباحث به كار مىبرند، از روش مألوف دور نگردد، هر چند اين كار موجب مىشد كه از برخى خوبىهاى روش بهتر، چشمپوشى كنند و اين بهخاطر آن بود كه طلبه بتواند [به آسانى] هر يك از اين مباحث را بر روش مرسوم در نوشتهها، تطبيق نمايد.
بر اين اساس، اين بخش، شامل همه بحثهايى است كه در مقدّمه كتاب كفاية الاُصول ذكر شدهاند و سيزده نكته را در بر دارند.
**ما اين مباحث را به صورت زير تقسيم كردهايم:
1. درآمد كه شامل گفتگو درباره تعريف علم اصول و تعيين موضوع و تقسيم مباحث آن است.
2. مباحث مقدّماتى الفاظ كه شامل گفتگو درباره وضع و پيوند موجود ميان لفظ و معنا و اقسام آن و احكام هر قسم و نيز وسايل اثبات و تشخيص نوع پيوند در موارد شك و ترديد هستند (علائم حقيقت و مجاز).
3. مباحث لغوى كه بر اساس روش صحيح، به بحثهاى لفظى اصولى باز مىگردند و بحثهايى هستند كه به تشخيص مفاد حروف و هيئتها و مشتقّات مربوط مىشوند؛ زيرا اين بحثها امروزه بخش وسيعى از مباحث علم اصول را فرا گرفته و نقش مهمّى در برخى از مسائل اصولى ديگر دارند؛ ليكن بهخاطر روش نادرست و معهود نبودن بحثهاى گسترده درباره اين مسائل، در درسهاى اصولى قديمى، گفتگو درباره آنها را به عنوان يك بحث مقدّماتى لغوى و به هنگام تقسيم مدلول كلمه به چيزى كه بر معناى غير مستقل و چيزى كه بر معناى مستقل دلالت مىكند، مىآوردند. به همين جهت، عالمان اصولى متأخّر نيز اين مباحث را به عنوان بحثهاى مقدّماتى در مقدّمه علم اصول ذكر نمودهاند. اين، در حالى است كه اين مسائل با وضعيت كنونىشان، همانند قواعد مشتركى كه نقشى مهم در چگونگى استنباط حكم شرعى از ادلّه لفظى دارند، از مهمترين مباحث اصولى مرتبط با دليل لفظى به شمار مىروند.
بر اين اساس، ما تصميم گرفتيم كه بحث درباره مفاد حروف و هيئتها و مشتقّات را در ضمن مسائل اصولى و مباحث الفاظ مندرج كنيم.
در پايان، از خداى توانا ـ سبحانه و تعالى ـ درخواست مىكنم كه مرا به تأليف و انتشار كامل حلقههاى اين درس موفّق بدارد. همچنين از او مسئلت مىدارم كه بر ما و عموم مسلمانان منّت گذارد و بر طول عمر سيّد استاد بيفزايد و ما را از افادههاى گهربارش بهرمند سازد. به درستى كه او صاحب توفيق است.
نجف اشرف
1396قمرى