بررسی فقهی نمايش آلات موسيقی در رسانه ملی
-
معرفی اثر:
امروزه با توجه به گستره موضوعات مختلف، دایره احکام شریعت نیز گسترش یافته است و بر این اساس، تخصصیشدن فقه ضرورتی اجتنابناپذیر خواهد بود. در این میان موسیقی به عنوان موضوعی پرچالش، ابعاد و مسائل مختلفی دارد که پرداختن به جنبههای فقهی هر یک از آنها میتواند موضوع پژوهشی مستقل قرار گیرد.
از آنجا که موضوع نمایش یا عدم نمایش آلات موسیقی از رسانه ملی؛ جزو مسائلی است که در طول چهل دهۀ سپریشده از انقلاب اسلامی دیدگاههای موافق و مخالف زیادی داشته، تا جایی که گروهی از منتقدان این تصمیم را با سلیقه مدیران، غیرمرتبط دانسته و آن را دستوری حاکمیتی تلقّی نمودهاند، ضرورت پرداختن فقهی به این مسئله را اجتنابناپذیر مینمود. رسانه ملی هر چند در طول این مدت، مشی خود را بر عدم نمایش ساز و ادوات موسیقی قرار داده است، اما هیچگاه در میان مدیران، برنامهسازان و هنرمندان، اجماع نظری بر این تصمیم وجود نداشته و همواره این تصمیم و این رویکرد رسانه ملی مورد نقد گروهی از هنرمندان قرار گرفته است.
منتقدان این رویکرد در رسانه ملی معتقدند که این تصمیم، علاوه براینکه موانع زیادی برای هنرمندان عرصه موسیقی و نیز سازندگان برنامههای تلویزیونی فراهم آورده و تأثیر بسزایی در کیفیت برنامهسازی گذاشته است، موجب حذف بخش عمده¬ای از موسیقی فاخر شده و حرکت به سمت موسیقی ارزان و بی¬کیفیت و مبتذل را تسهیل کرده است؛ چراکه حذف نمایش ساز؛ یعنی حذف نمایش ارکستر سمفونی¬های بزرگ جهان، حذف کنسرتهای اصیل و فاخر ایرانی، حذف جشنواره¬های موسیقی و حذف برنامه¬های تخصصی در این حوزه. منتقدان بر این باورند که رسانه ملی به عنوان یکی از بزرگترین تشکیلات فرهنگی در کشور، که سهم مهمی در جهت فرهنگسازی و تغییر ذائقه مردم دارد، با رویکردهای فعلی در قبال موسیقی، نه تنها در راستای تعالی ذائقه هنری جامعه گام برنمیدارد، بلکه به سرعت به سوی موسیقی مبتذل پیش میرود.
منتقدان یک سوال را نیز بهطور جدّی مطرح میکنند که در فرض جواز سماع موسیقی، چه دلیل فقهی و شرعی بر ممنوعیت نمایش ادوات آن وجود دارد؟
ادارهکل پژوهشهای اسلامی رسانه پاسخ به این پرسش منتقدان را در دستور کار خود قرار داد و یک پروژه پژوهشی با عنوان «بررسی فقهی نمایش آلات موسیقی از رسانه ملی» را تعریف کرد که اثر پیش رو، حاصل دو سال پژوهش و ارزیابی این موضوع است.
پژوهشگر ارجمند جناب حجتالاسلام و المسلمین سیّداباذر علوی ــ دامت بركاته ــ كه از دانشآموختگان مركز فقهی ائمّه اطهار(عليهمالسلام) است، در این تحقيق تلاش نموده فارغ از آثار اجتماعی و روانشناختی موسیقی، تنها از منظر فقهی حکم موسیقی را مورد بررسی قرار دهد و با توجه به ادلّه و مستندات موجود در احادیث و متون فقهی، به بررسی مسئله جواز یا عدم جواز نمایش ساز بپردازد.
از آنجا كه مرکز فقهی ائمّۀ اطهار(عليهمالسلام) ـ که به اهتمام مرجع فقید شیعه، حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی(قدسسره) در سال 1376 بنیان نهاده شد، رسالت اصلی خود را فراهم آوردن بستر مناسب برای تولید دانش در عرصۀ فقه و علوم وابسته به آن در راستای معرفی اندیشۀ اهلبیت عصمت و طهارت(عليهمالسلام) میداند ــ نسبت به چاپ و انتشار آثار فاخر فقهی در زمینه مسائل نوپیدا اهتمام ويژه دارد، به سفارش ادارهکل پژوهشهای اسلامی رسانه اقدام به انتشار اثر حاضر نمود.
اكنون كه به ياری خداوند والا، اثر حاضر آمادۀ عرضه به انديشهورزان و پژوهشگران شده، ضمن سپاس و ستايش به درگاه ايزد منّان و آرزوی علوّ درجات برای مؤسس معظّم مركز، از حمايتهای رئيس مكرّم مركز و تمامی عزیزانی كه در به ثمر رسیدن این اثر، معاونت پژوهشی را ياری رساندند، تقدير و تشكر میشود. همچنين از استاد و محقق معظّم حضرت آيت الله حاج شيخ محمدجواد فاضل لنكرانی ـ دام ظلّه ـ كه بهعنوان ناظر علمی اثر، با مطالعه و ارائۀ نظرهای سودمند بر اتقان و غنای علمی آن افزودند، سپاسگزاری میشود.
امید آنكه تلاشهای علمی صورتگرفته زمینهساز رشد و تعالی جامعۀ اسلامی و چراغی فراراه جویندگان طریق دانش و معرفت باشد.
سیدجواد حسينیخواه
معاون پژوهشی مركز فقهی ائمّۀ اطهار(عليهمالسلام)
12/3/1400ش
21 شوّال المكرّم 1442ق -
فهرست مطالب:
دیباچه 21
ضرورت پژوهش فقهی در حوزه هنر و رسانه 21
تبیین موضوع 22
پیشینه و امتیاز این تحقیق 23
روش تحقیق 23
مطلب پایانی 24
بخش اول: مفاهيم و کليات 25
فصل اول: مفاهیم 27
1. اشاعه 27
2. ترجیع 28
موارد استعمال در بحث اذان 29
موارد استعمال در باب غن 30
موارد استعمال در باب مبطلات نماز 31
3. رسانه 32
4. رسانه ملی 33
5. ساز 33
6. غن 34
تحقیق در مسئله 38
7. صوت 45
8. طرب 47
9. قول الزور 50
10. لحن 53
11. لَعب 55
12. لهو 55
13. مَعازف 59
14. ملاهی 60
15. موسیقی 62
16. نمایش 64
فصل دوم: کلیات 65
1. اشاعه و ترویج موسیقی و نسبت آن با موضوع تحقیق 65
2. فقه، موسیقی و رسانه 65
3. آلات مختص و مشترک 72
4. تفاوت غنا و موسیقی 76
5. رابطه لهو و موسیقی 76
الف) بیان رابطه از منظر متعلق لهو 77
ب) بیان رابطه از منظر فقه 79
ج) بیان رابطه ازحیث موضوع 84
6. انواع موسیقی 84
بخش دوم: گستره موسيقی و بررسی مبانی فقهی آن 87
فصل اول: اشتغال به ساز 91
1. اقوال 91
2. ادله 95
دلیل اول: اجماع 95
الف) نقل اجماعات 95
ب) نقد اجماعات 96
دلیل دوم: روایات 97
الف) روایات مانعه 97
بررسی وثاقت سهلبن زیاد آدمی 101
ادله و شواهد ضعف راوی 102
ادله و شواهد وثاقت راوی 103
رویکرد علما و محققان در مواجهه با روایات سهلبن زیاد 103
تحقیق در مسئله 104
بررسی اعتبار کتاب تحف العقول 109
تحقیق در مسئله 112
ب) روایات مجوزه 141
طایفه اول: روایات جواز استفاده از ساز در عروسی 141
بررسی اعتبار کتاب جعفریات 141
طایفه دوم: روایت خریدوفروش چوب برای ساختن ساز 149
ج) ملاحظه کلمات فقهای عظام ذیل روایات 150
د) جمعبندی روایات 152
دلیل سوم: اصل 154
دلیل چهارم: سیره 154
جمعبندی مبحث 154
فصل دوم: اشتغال به لهو 155
1. اقوال 156
2. ادله 159
دلیل اول: اجماع 159
الف) نقل اجماعات 159
ب) نقد اجماعات 161
دلیل دوم: روایات 162
الف) روایات مانعه 162
طایفه اول: روایات سفر لهوی 162
طایفه دوم: روایات حرمت مطلق لهو 166
طایفه سوم: روایات بطلان لهو بهضمیمه روایات حرمت باطل 167
بیان صغری 167
بیان کبری 170
ب) روایات مجوزه 172
ج) ملاحظه کلمات فقهای عظام ذیل روایات 173
روایات طایفه اول 173
روایات طایفه دوم 174
مناقشه حضرت امام در استدلال به روایات طایفه سوم 176
کلام امام راحل ذیل روایات جواز لهو 178
د) جمعبندی روایات 178
دلیل سوم: قصور ادله حرمت 178
دلیل چهارم: اصل 180
دلیل پنجم: سیره 180
جمعبندی مبحث 181
فصل سوم: غن 183
1. اقوال 183
2. ادله 185
دلیل اول: اجماع 185
الف) نقل اجماعات 185
ب) نقد اجماعات 188
دلیل دوم: روایات 188
الف) روایات مانعه 188
طایفه اول: روایات مفسره «قَوْلَ الزُّورِ» 189
طایفه دوم: روایات مفسره «لَهْوَ الْحَدِيثِ» 196
طایفه سوم: روایات مفسره «وَالَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ» 198
طایفه چهارم: روایات مفسره «وَإِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً» 199
طایفه پنجم: روایات غیرمفسره 202
ب) روایات مجوزه 214
طایفه اول: روایات آوای خوش در قرآن 214
طایفه دوم: روایات جواز غنا در عید فطر و قربان و شادیه 220
طایفه سوم: روایات درآمد زنان آوازهخوان در مجالس عروسی 221
طایفه چهارم: روایات خریدوفروش کنیزکان آوازهخوان 223
ج) ملاحظه کلمات فقهای عظام ذیل روایات 224
د) جمعبندی روایات 233
دلیل سوم: اصل 234
دلیل چهارم: انصراف ادله 237
جمعبندی مبحث 241
بخش سوم: نمايش ساز و تحليل ادله 243
فصل اول: بررسی موضوع 247
1. کاربری آلات موسیقی و مَناط حکم شرع 247
2. جستجوی موضوع در روایات 248
الف) نمایش ساز، موضوعی مستقل یا فرعی 249
ب) عناوین ثانویه 250
فصل دوم: بررسی حکم 251
1. اقوال 251
2. بررسی حکم اولیه 253
دلیل اول: اصالة الاباحة 253
دلیل دوم: عمومات و اطلاقات 254
دلیل سوم: روایات خاصه 254
دلیل چهارم: حسم ماده فساد 259
3. بررسی حکم ثانویه 260
الف) ادله جواز 260
یک ـ دفع افسد به فاسد 260
دو ـ ضرورت 262
ب) ادله منع 262
یک ـ ترویج باطل 262
دو ـ آثار روانی 264
چهار ـ مصلحت 267
اول ـ رسانه و مصلحت عامه 267
دوم ـ مصالح عامه و ضرورت انضباط فقهی 269
سوم ـ تعارض مصالح 269
چهارم ـ کارشناسی موضوع 270
میزان استفاده از موسیقی در کشور 272
اهمیت استفاده از موسیقی در رسانه ملی 276
جمعبندی مبحث 277
منابع 281 -
مقدمه:
موسیقی به عنوان یک موضوع پرچالش، مسائل متعددی دارد که یکی از آنها، مسئله نمایش یا عدم نمایش آلات موسیقی از رسانه ملی است. رسانه ملی هر چند از سالهای آغازین پیروزی انقلاب تاکنون، مشی خود را بر عدم نمایش ساز و ادوات موسیقی قرار داده است، اما هیچگاه در میان مدیران، برنامهسازان و هنرمندان، اجماع نظری بر این تصمیم وجود نداشته و همواره این تصمیم و این رویکرد رسانه ملی مورد نقد گروهی از هنرمندان قرار گرفته است. منتقدان این رویکرد در رسانه ملی معتقدند که این تصمیم، علاوه براینکه موانع زیادی برای هنرمندان عرصه موسیقی و نیز سازندگان برنامههای تلویزیونی فراهم آورده و تأثیر بسزایی در کیفیت برنامهسازی گذاشته است، موجب حذف بخش عمده¬ای از موسیقی فاخر شده و حرکت به سمت موسیقی ارزان و بی¬کیفیت و مبتذل را تسهیل کرده است؛ چراکه حذف نمایش ساز؛ یعنی حذف نمایش ارکستر سمفونی¬های بزرگ جهان، حذف کنسرتهای اصیل و فاخر ایرانی، حذف جشنواره¬های موسیقی و حذف برنامه¬های تخصصی در این حوزه. منتقدان بر این باورند که رسانه ملی به عنوان یکی از بزرگترین تشکیلات فرهنگی در کشور، که سهم مهمی در جهت فرهنگسازی و تغییر ذائقه مردم دارد، با رویکردهای فعلیاش در قبال موسیقی، نه تنها در راستای تعالی ذائقه هنری جامعه گام برنمیدارد، بلکه به سرعت به سوی موسیقی مبتذل پیش میرود.
منتقدان یک سوال را نیز بهطور جدی مطرح میکنند که در فرض جواز سماع موسیقی، چه دلیل فقهی و شرعی بر ممنوعیت نمایش ادوات آن وجود دارد؟
ادارهکل پژوهشهای اسلامی رسانه به عنوان یگانه مرکز راهبردی مطالعات دین و رسانه، پاسخ به این پرسش منتقدان را در دستور کار خود قرار داد، اما از آنجا که تاکنون هیچ پژوهشی در این زمینه صورت نگرفته بود، یک پروژه پژوهشی با عنوان «بررسی فقهی نمایش آلات موسیقی از رسانه ملی» را تعریف کرد که اثر پیش رو، حاصل دو سال پژوهش و ارزیابی این موضوع است.
این تحقیق تلاش کرده است که فارغ از آثار اجتماعی و روانشناختی موسیقی، صرفا از منظر فقه، حکم موسیقی را مورد بررسی قرار دهد و با توجه به ادله و مستندات موجود در احادیث و متون فقهی، به بررسی مسئله جواز یا عدم جواز نمایش ساز بپردازد. امید است این پژوهش و نتایج آن بتواند در ارتقای موسیقی اصیل و فاخر در رسانه ملی نقش بسزایی را ایفا نماید.
در پایان لازم است از پژوهشگر ارجمند جناب حجتالاسلام و المسلمین سیداباذر علوی که زحمت پژوهش این اثر را پذیرفتند و نیز از استاد گرامی آیتالله محمدجواد فاضل لنکرانی که نظارت این پژوهش را بر عهده داشتند، قدردانی کنیم.
ادارهکل پژوهشهای اسلامی رسانه
مقدمه آیتالله محمدجواد فاضل لنکرانی
بسمه تعالیکتاب مستطاب بررسی فقهی نمایش ساز و آلات موسیقی از رسانه ملی را که توسط محقق محترم جناب مستطاب آقای سیداباذر علویدامت تأییداته به رشته تحریر درآمده است را ملاحظه نمودم. انصاف آن است که جوانب و ابعاد موضوع را به صورت دقیق مورد بررسی قرار دادهاند. نکات متعددی را به صورت حاشیه متذکر شدم. ضمن تشکر از ایشان پیشنهاد میشود نسبت به موضوعشناسی، خصوصاً در فرق میان موسیقی سنتی و پاپ و اینکه آیا هرکدام میتوانند مشترک باشند یا اینکه ممکن است برخی از اقسام آن منحصر در لهوی باشد آن هم از نوع لهو حرام، تحقیق بیشتر انجام گیرد. آنچه که امروز جامعه ما یا مسئولین رسانه ما نیاز دارند مرزبندی میان اینها و میان احکام هرکدام است. در هر صورت این کتاب در نوع خود بسیار مفید و محققانه تحریر یافته است. جزاهالله خیرالجزاء
محمدجواد فاضل لنکرانی
6/8/1398دیباچه
(إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً)؛ همانا گوش و چشم و قلب، همگی مورد پرسش قرار میگیرند. (اسراء: 36)ضرورت پژوهش فقهی در حوزه هنر و رسانه
فقه، هنر و رسانه، سه ضلع اثرگذار بر فرهنگ عمومی جامعه اسلامی است. فقها بهعنوان حافظان شریعت، دراینباره رسالتی بس خطیر دارند؛ از سویی باید احکام شرع را تبیین کنند و از آحاد جامعه مواظبت نمایند تا از حدود شرعی خارج نشوند و از سوی دیگر، بایستی در استخراج و تبیین احکام، هوشمند باشند و با نگاه دوسویه به اصول شرعی و ضرورتهای جامعه، بهویژه در موضوعات نوپدید بپردازند. فقیه است که میتواند با حکم به جواز یا عدم جواز در تعیّنات هنری، نقش هنر را در فرهنگ پُررنگ کند و با جهتدهی مناسب، بهمثابه فرصتی از آن استفاده و هنر متعالی را مطرح کند یا اینکه با نگاه سلبی، این حقیقت را انکار کند و آن را از مسیر حرکت عامه مردم خارج سازد که نتیجهای جز به حاشیهرفتن شریعت از زندگی نخواهد داشت.
امروزه و با توجه به گستره موضوعات مختلف، دایره احکام شریعت نیز گسترش یافته است و بر این اساس، تخصصیشدن فقه ضرورتی اجتنابناپذیر خواهد بود. اکنون دوره علامه ذیفنون سپری شده است و حوزههای علمیه با آگاهی از این نیاز، دورههای فقه مضاف را، از فقه پزشکی و انرژی و اقتصادی تا فقه هنر شکل دادهاند. البته فضلای ارجمند حوزه نیز بر آن اهتمام دارند که بحمدالله نتایج مطلوبی حاصل شده است. تحقیق پیش رو، نتیجه همین رویکرد است که در حوزه فقه هنر و رسانه صورت گرفته است.
تبیین موضوع
این تحقیق، جواز یا عدم جواز شرعی نمایش آلات موسیقی را بررسی کرده است و ضمن بررسی ادله اولیه و ثانویه در موضوع، حکم فقهی مسئله را نیز با توجه به اقتضائات رسانه ملی تبیین نموده است.درخصوص چرایی انتخاب موضوع باید گفت که مشی رسانه ملی از سالهای آغازین پیروزی انقلاب تاکنون بر عدم نمایش ساز و ادوات موسیقی بوده است؛ تا جایی که برنامهسازان، مدیران و هنرمندان، این تصمیم را با سلیقه مدیران، غیر مرتبط دانسته و آن را دستوری حاکمیتی تلقی نمودهاند.
از سوی دیگر، این تصمیم، موانع بسیاری را برای هنرمندان عرصه موسیقی و نیز سازندگان برنامههای تلویزیونی فراهم کرده و تأثیر بسزایی در کیفیت برنامهسازی گذاشته است و اصولاً این سؤال را ایجاد کرده که بر فرض جواز سَماع موسیقی، چه دلیلی بر ممنوعبودن نمایش ادوات آن وجود دارد؟
همین ضرورت، ادارهکل پژوهشهای اسلامی رسانه را بر آن داشت تا تحقیقی را در این زمینه انجام دهد. بر این اساس، پژوهشی جامع و استدلالی صورت گرفت که از منظر فقه به این موضوع پرداخته است و با تنقیح موضوع، حکم اولیه آن را تبیین نموده و با توجه به عناوین ثانویه مطرح در بحث، احکام ثانویه را بهتفصیل بررسی کرده است.
پیشینه و امتیاز این تحقیق
از آنچه گذشت بهروشنی میتوان پیشینه و امتیاز این تحقیق را بهدست آورد. درحقیقت، تألیف و تحقیق در متون فقهی گذشته، درباره مسئلهای که ازنظر موضوعی جزء مسائل نوپدید است، انتظاری نابجاست؛ پس تنها پژوهشی که بهطور کامل با بررسی احکام موسیقی و آلات آن، به حکم شرعی نمایش ساز از رسانه ملی پرداخته است، همین نوشتار است.این تحقیق، فارغ از آثار اجتماعی و روانشناختی موسیقی، صرفاً از منظر فقه، حکم موسیقی را بررسی میکند و با توجه به ادله و مستندات موجود در احادیث و متون فقهی، به بررسی جواز یا عدم جواز نمایش ساز میپردازد. درنتیجه، با انجام این تحقیق پس از تبیین اصل، حکم مستندی برای سیاستگذاریهای رسانه ملی فراهم میآید. درحقیقت، ثمره علمی این پژوهش، بههمان اندازه ثمره کاربردی آن اهمیت دارد؛ چرا که در بحث علمی به تبیین جامع احکام آلات موسیقی میپردازد و در بحث کاربردی، بسته کاملی را پیش روی مدیران و سیاستگذاران رسانه فراهم میآورد.
روش تحقیق
این رساله در سه بخش تنظیم شده است. بخش اول، مفاهیم و کلیات را تشکیل میدهد و پس از تبیین مفردات، به کلیاتی ازجمله انواع موسیقی، تفاوت موسیقی و غنا، جایگاه موسیقی در رسانه و موضوعاتی دیگر اشاره میکند. بخش دوم، گستره موسیقی و بررسی مبانی فقهی آن است که در سه بخش بهتفصیل حکم فقهی غنا، اشتغال به ساز و مسئله لهو را بررسی مینماید و بخش پایانی که بررسی و تحلیل ادله میباشد، در باب نمایش ساز و بیان حکم فقهی آن است. همچنین در هریک از بخشهای دوم و سوم، براساس مَنهج فقهای عظام، با تمرکز بر کتب فقهی قدما تا عصر حاضر، اقوال را جمعآوری میکند و سپس ادله هر قول را اعماز کتاب، سنت، اجماع، سیره و... مطرح مینماید. در پایان نیز جمعبندی میکند و نظر نهایی را میآورد.در این خصوص و با توجه به جایگاه رسانه ملی در نظام جمهوری اسلامی ایران بهعنوان رسانهای حکومتی، ضرورت داشت نگاه ویژهای به مبانی فقهی امام راحل; و رهبری معظم انقلابa صورت گیرد. بنابراین، از کتاب مکاسب محرمه امام راحل و نیز متن درس خارج فقه مقام معظم رهبری در باب غنا استفاده شده است.
مطلب پایانی
لازم است از مدیریت وقت ادارهکل پژوهشهای اسلامی صداوسیما، دوست و سرور ارجمندم، آقای دکتر ظریفیان کمال تشکر را داشته باشم که به حقیر اعتماد کردند و این پژوهش را به اینجانب واگذار نمودند. همچنین استاد بزرگوارم، آیتالله علیدوست که با ارائه نظریات و در اختیار قراردادن دستنوشتههای خود، به تدوین این رساله کمک بسیار کرد و نیز استاد عزیزم، آیتالله فاضل لنکرانی که حقیقتاً فراتر از یک استاد، با دقت و مشفقانه زحمت نظارت و راهنمایی این رساله را برعهده گرفتند.همچنین ضمن قدردانی از صبر و گذشت همسر و فرزندان عزیزم، از لطف و محبت همه عزیزانی که به هر شکل، مرا یاری رساندند تشکر میکنم و از خدای متعال برای تکتک ایشان توفیق روزافزون را خواستارم.
در پایان، ضمن عذر تقصیر از حجت الهی و صاحب حیّ مکتب، این پژوهش را تقدیم حضرتش میکنم و عرضه میدارم: (جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقين). (یوسف:88)
سیداباذر علوی