تمحیص اجتهادی
-
معرفی اثر:
تمحیص اجتهادی و قواعد ممهّده در فقه رسانه
تعاملات دین و رسانه، یکی از مسائل و چالشهای اساسی در دنیای معاصر است که واکاوی و تبیین مسائل فقهی و موضوعات شرعی موجود در این عرصه میتواند نقش چشمگیری در پیشبرد اهداف و رسالتهای نظام ارتباطی جامعۀ اسلامی داشته باشد.
عنوان انتخابی «تمحیص اجتهادی و قواعد ممهّده در فقه رسانه» برای این اثر به دلیل ضرورت بررسی پیچ و خمهای اجتهادی، صافی کردن و زلال کردن برخی مباحث فنی و تخصصی در مبانی، قواعد، موضوعات و مسائل مرتبط با فقه رسانه است که بستر تبیین، تحلیل و پاسخ به پرسشهای محوری همچون کارایی فقه رسانه، سیاستگذاری و قانونگذاری مبتنی بر ضوابط فقهی در رسانهها، چیستی و چگونگی روششناسی و موضوعشناسی فقه رسانه، کاربست عرف در فقه رسانه، جواز یا عدم جواز مصرف آزاد فضای مجازی و نیز قواعد فقهیۀ پرکاربرد در رسانه را بررسی میکند.
-
فهرست مطالب:
پیشدرآمد 5
پیشگفتار 19
درآمد 23بخش اول : مفاهیم، اصول کلی و قواعد تمحیصیه / 31
فصل اول: مفهومشناسی 33
مبحث اول: مفهومشناسی فقه 33
گفتار اول: معنای لغوی فقه 33
گفتار دوم: معنای اصطلاحی فقه 35
مبحث دوم: مفهومشناسی رسانه 38
گفتار اول: رسانه در لغت و اصطلاح 38
گفتار دوم: انواع رسانه 40
گفتار سوم: چیستی فقه رسانه 41
گفتار چهارم: مصرف رسانهای 44
گفتار پنجم: چیستی فضای مجازی 45
مبحث سوم: مفهومشناسی تمحیص اجتهادی 47
گفتار اول: مفهوم تمحیص 47
گفتار دوم: مفهوم اجتهاد 48
گفتار سوم: تمحیص اجتهادی 49
فصل دوم: تمحیص اجتهادی در ظرفیتشناسی و کارآمدی فقه رسانه 51
مبحث اول: ظرفیتشناسی فقه در عصر ارتباطات و رسانه 52
گفتار اوّل: کارایی و کارآمدی فقه 53
الف) پیشفرضهای فقه امامیه 55
ب) ظرفیت فقه 56
1. تأثیر زمان و مکان در فقه 59
2. نبود خلأ قانونى در اسلام 66
تعریف حکم و اقسام آن 68
الف) حکم واقعی و ظاهری 68
ب) حکم اولی و ثانوی 68
ج) حکم حکومتى 69
3. احکام اولیه و ثانویه 75
4. اماره و اصل 79
اقسام اصول عملیه 81
ضرورت استناد به اصول عملیه 82
1. شمول عنوان کافر بر غلات و نواصب 83
2. عقود و معاملات مستحدث 84
3. حلیت صید شکارشده با تفنگ و سلاح جدید 84
گفتار دوم: مسائل مستحدثه و اصول کلى حاکم بر آن 85
الف) تعریف مسائل مستحدثه 85
ب) ضرورت بحث از مسائل مستحدثه 85
ج) تبیین قواعد و اصول عامۀ مسائل مستحدثه 88
مبحث دوم: کاربست فقه در فرآیند سیاستگذاری و قانونگذاری رسانهای 89
گفتار اول: کیفیت نقشآفرینی فقه در سیاستگذاری رسانهای 91
گفتار دوم: شاخصهای کیفی 93
فصل سوم: تمحیص اجتهادی قواعد فقهی پرکاربرد در فقه رسانه 99
مبحث اوّل: کلیات 100
گفتار اوّل: تعریف قاعده 100
گفتار دوم: قواعد فقه 101
گفتار سوم: تاریخچۀ قواعد فقه 101
گفتار چهارم: قواعد فقهی در آثار فقها 102
مبحث دوم: قواعد فقهی مرتبط با فقهرسانه 104
گفتار اوّل: قاعدۀ لاضرر 104
گفتار دوم: قاعدۀ اضطرار 107
گفتار سوم: قاعدۀ الاهم فالاهم 108
گفتار چهارم: قاعدۀ دفع افسد به فاسد 110
مستندات قاعده 112
گفتار پنجم: قاعدة الید و قاعدة ضمان ید 114
تعریف قاعدۀ ید 115
دستهبندی مصادیق ید 115
گفتار ششم: قاعدۀ تدلیس 116
حکم تدلیس از دیدگاه فقها 117
گفتار ششم: قاعدۀ نفی سبیل 120
مستندات قاعده 121
گفتار هفتم: قاعدۀ اقدام 122
اقدامبه مفهومقبولضرر و اسقاط ضمان 122
مستند ضمان 123
رابطۀ اقدام با قاعدۀ لاضرر 123
نمونههای تمسک به اقدام 124
گفتار هشتم: قاعدۀ اعانت بر اثم 126
منابع قاعدۀ تعاون بر اثم و عدوان 127
تبیین مفهوم اعانت و اثم 129
اقوال فقها در مورد اطلاع معاون از قصد مباشر 130
کافى بودن صدق عرفى معاونت در اثم 131
گفتار نهم: قاعدۀ غرر 132
الف) معنای نهی غرر در حدیث نبوی 133
ب) تبیین معنای غرر 133
اشتراط قدرت بر تسلیم عوضین معامله 134
گفتار دهم: قاعدۀ حفظ نظام 135
گفتار یازدهم: قاعدۀ حرمت اهانت به شعائر 141
گفتار دوازدهم: قاعدۀ حرمت کتمان حقیقت 143
ادلۀ قاعده 144
الف) آیات 144
ب) روایات 147
گفتار سیزدهم: قاعده حرمت تسبیب 148
اجتماع چند سبب 150
مستندات قاعده 150
گفتار چهاردهم: قاعده ارشاد جاهل 153
الف) آیات 154
ب) روایات 155
گفتار پانزدهم: قاعدۀ حرمت تغریر جاهل یا اغراء به جهل 156
1. بداهت حرمت 157
2. کتاب و سنّت 157
مطابقت داشتن قواعد یا احکامیبا قاعدۀ «اغرا به جهل» 158
1. قاعدۀ ارشاد جاهل 158
2. حکم قطعی و قرآنی حرمت کتمان حقایق 158بخش دوم: تمحیص اجتهادی در روششناسی و موضوعشناسی فقهرسانه / 161
فصل اول: روششناسی فقه رسانه؛ تغییر مقیاس از خرد به کلان 163
مبحث اول: مفاهیم و متغیرها 164
گفتار اول: مفهوم روششناسی 164
گفتار دوم: ماهیت روششناسی اجتهاد 165
گفتار سوم: چیستی حکم 167
مبحث دوم: روششناسی فقه سنّتی و فقه تخصصی 168
گفتار اول: مسیر گذار از فقه رایج به فقه تخصصی 168
گفتار دوم: تفاوت روششناسی فقههای تخصصی با فقه رایج 171
الف) رویکرد نظاممحوری 171
ب) تفاوت در غایت و عناصر اجتهاد 173
ج) تفاوت در نظام موضوعشناسی 174
د) تفاوت در روش استنباط 175
مبحث سوم: ساحتهای اجتهاد 176
گفتار اول: مسئلهشناسی 176
گفتار دوم: حکمشناسی 176
گفتار سوم: قرینهیابی 176
مبحث چهارم: تفاوت موضوعات نوپدید با موضوعات فقه رایج 177
فصل دوم: موضوعشناسی فقهرسانه و نقش عرف در آن 185
مبحث اول: تاریخچۀ مسئلۀ عرف در فقه شیعه 189
مبحث دوم: تعریف عرف 193
گفتار اوّل: عرف در لغت 193
گفتار دوم: عرف در اصطلاح 194
گفتار سوم: ماهیت عرف در فقه 196
گفتار چهارم: نظر مختار 199
مبحث سوم: کارایی عرف 203
مبحث چهارم: شرط پذیرش عرف 206
مبحث پنجم: تحلیل بحث 207
مبحث ششم: کاربست عرف در فقه 212
گفتار اول: عرف و موضوعشناسی احکام شرعی 212
بند اول: انواع موضوع به اعتبار خارج 213
الف) موضوعات خارجیۀ صرف 213
ب) موضوعات مستنبط شرعی 213
ج) مجعول شارع یا مخترعۀ شرعی 214
بند دوم: موضوع «قضیۀ لفظیه و قضیۀ عقلیه» 217
گفتار دوم: فرق است میان تطبیق موضوع و تشخیص موضوع 217
الف) تعیین مصداق خبائث 218
ب) موضوعات خارجی صرفه 219
ج) مبطلات عبادات 221
د) تشخیص دماء، فروج و عرض 221
ه) تعیین موضوع مروّت 222
و) موضوع اختلال نظام 223
مبحث هفتم: انواع عرف و ماهیت آن 223
الف) عرف تسامحی و دقیق 224
ب) عرف کارشناس و غیرکارشناس 225
ج) عرف مفهومی و تطبیقی 225
مبحث هشتم: بررسی ادلّۀ عرف 225
الف) کتاب 226
ب) سنّت 227
مبحث نهم: نقد ایکال به عرف در تشخیص موضوع غنا 229
بند اوّل: نظریۀ علامه شعرانی 230
بند دوم: نظریۀ محقّق نایینی 233
بند سوم: راهکار صحیح؛ لزوم مراجعه به عرف برای فهمیدن مصداق غنا 235
بند چهارم: «عرف» در اندیشۀ فقهی رهبر معظم انقلاب 236
الف) ایکال به عرف در فتاوی رهبر معظم انقلاب 236
ب) قلمرو رجوع به عرف 239
ج) عرف و تشخیص عدل و ظلم 241
د) احاله به عرف در غنا و موسیقی 241
مبحث دهم: تشخیص عرف و تکلیف رسانه 243بخش سوم: تمحیص اجتهادی در مصرف آزاد فضای مجازی / 249
فصل اوّل: مصرف رسانهای 251
مبحث اوّل: چیستی مصرف رسانهای 252
مبحث دوم: طبقهبندی مصرف 254
مبحث سوم: انواع مصرف رسانهای 260
فصل دوم: بررسی و نقد ادلۀ مصرف آزاد فضای مجازی 263
مبحث اول: چیستی فضای مجازی 266
مبحث دوم: نگاشتهای منفی فضای مجازی 269
مبحث سوم: ادلّۀ حرمت شبکههای اجتماعی و فضای مجازی 271
ملاک کشف ضرر 274
کاربرد قاعدۀ تقدیر ضرورت 276
تطبیق قاعده بر مصرف اینترنت 278
دلایل حلال بودن استفاده از فضای مجازی 280
مبحث چهارم: آلات مشترک در فقه امامیه 282
مبحث پنجم: نظر تحقیقی 286
فصل سوم: محدودۀ ولایت و نظارت اعضای خانواده در مصرف آزاد فضای مجازی 293
مبحث اوّل: مفهومشناسی ولایت 295
گفتار اوّل: ولایت در لغت و اصطلاح 295
گفتار دوم: ولایت در فقه 296
مبحث دوم: نظارت و کنترل بر مصرف رسانهای فرزندان بر پایۀ ولایت 297
گفتار اوّل: ولایت پدر و جدّ پدری 297
دلیل اوّل: روایات 298
اشکال به مفاد روایات 303
اشکال به مفاد روایات «أنت ومالک لأبیک» 304
دلیل دوم: اجماع 313
دلیل سوم: اولویت قطعیۀ نصوص باب نکاح نسبت به باب بیع 315
الف) بررسی روایات ولایت بر نکاح صبی 315
ب) تقریب اولویت 318
گفتار دوم: عدم ثبوت ولایت برای مادر، برادر، خواهر و خویشاوندان دیگر 319
مطلب اوّل: سخنان فقها 320
مطلب دوم: دلیل بر عدم ثبوت ولایت 321
گفتار سوم: نظر مختار 324
مبحث سوم: نظارت و کنترل بر مصرف رسانهای فرزندان بر اساس فقه تربیت 325
گفتار اول: مبانی فقهی وجوب تربیت 327
الف) دلیل امربهمعروف و نهیازمنکر 328
ب) وجوب حفظ خانواده از دوزخ 330
ج) حدیث مسئولیت 337
د) وجوب حفظ حقوق تربیتی فرزند 339
ه) قاعدۀ ارشاد جاهل 341
قاعدۀ ارشاد جاهل در تربیت فرزندان 343
و) ادلۀ عقلی 345
گفتار دوم: کنترل و نظارت بر مصرف آزاد فضای مجازی مصداق تربیت 345
نتیجهگیری 351
فهرست منابع 355 -
مقدمه:
در عصر ارتباطات و اطلاعات، «رسانه» به عنوان یکی از وسایل ارتباطات جمعی در جامعۀ امروز و ابزاری تأثیرگذار بر شئون زندگی انسان درخور بررسی است. به همین دلیل باید کارکردها و کجکارکردهای آن مطالعه و مداقّه شود. دنیای غرب با مطالعۀ دقیق در این خصوص، توانسته از کارکردهای رسانه، همراستا با اهداف خود بهرهبرداری کند و ما به علت نداشتن شناخت دقیق و همهجانبه نتوانستهایم از تمام ظرفیتهای هنر و ابزارهای رسانهای بهره ببریم و رسانه بیش از آنکه فرصتی برای تحقق و توسعۀ اهداف مترقی اسلامی باشد، به تهدید تبدیل شده است و البته بخشی از این تبدل به دلیل ناآشنایی با مسائل نظری هنر و فناوریهای جدید رسانهای است. آمیختگی هنر و رسانه به حدی است که شاید نتوان این دو عرصه را از یکدیگر تفکیک کرد؛ ازاینرو هر اندیشه و تفکری که قصد ماندگاری، تعمیق و توسعه داشته باشد، ناگزیر به بهرهگیری از هنر و عرضۀ خود در قالب رسانه است.
از سوی دیگر «فقه» از شریفترین و گستردهترین علوم و معارف اسلامی است و نقشِ سازندۀ آن در زندگی مسلمانان بیش از هر علم و دانش دیگر است؛ چراکه این علم، عهدهدار همۀ امور زندگی بشر و نقشۀ زندگی متعالی انسان و راهنمای هنجارساز و نظامسازاجتماعی است. از مهمترین وظایف فقه، بررسی مشروعیت موضوعات و مسائل موردنیاز جامعۀ اسلامی است و مسائل ارتباطات جمعی و بهرهگیری از رسانهها ــ در معنای عام آن و با صرفنظر از برخی مصادیق ــ بخشی از نیازهای همیشگی انسانها در طول تاریخ بهویژه در عصر مدرنیته بوده است؛ ازاینرو ضرورت پژوهشی فقهی با عنوان «تمحیص اجتهادی در فقه رسانه» ملاحظه شد؛ تا بتواند پاسخی به برخی پرسشهای فقهی موردنیاز محققان این رشته و دستاندرکاران تولیدات رسانهای و مصرفکنندگان آن باشد.
ازآنجاکه اجتهاد و استنباط فقهی تلاش برای رسیدن به حجّت بر احکام جعلشده از سوی شارع یا دستیابی به وظیفۀ كنونی مکلّف در مقام عمل است، گامهای مقدماتی آن را تمهیدی، مراحل متوسط این فرایند را تمحیصی و گام نهایی آن را که تفریع فروع بر اصولی است، تفقیه نامیدهاند. از نقطۀ مواجهه با مسئلۀ فقهی تا رسیدن به نظر شریعت، همگی مراحل کشف حجّت است که مجتهد در مراحل گوناگون برای دستیابی به آن میكوشد.
ادعای محوری این تحقیق، بازشناسایی قابلیتها و ظرفیتهای فقهی و گذر دادن مسائل مرتبط با رسانه از صافی اجتهادی و نیز بررسی برخی عویصههای موجود در فقه رسانه با رویکرد موضوعمحوری در بخش اول و دوم و رویکرد مسئلهمحوری در بخش پایانی است. موضوع در تمحیص اجتهادی یک زمینۀ کلی است که دربارۀ آن تحقیق میشود؛ ولی مسئله در تمحیص اجتهادی از موضوع، جزئیتر است. رابطۀ موضوع و مسئله مانند رابطۀ کشور و شهر است؛ از باب نمونه تفاوت موضوع و مسئله به این نکته اشاره میشود که بحث از «توحید» یک موضوع کلامی است و «رابطۀ توسل با توحید عبادی» یک مسئلۀ کلامی است.
ازاینرو پرسش اصلی و مرکزی پژوهش حاضر این است که چه ظرفیتهایی در فقه شیعه با فرایند کشف اجتهادی در چارچوببخشی به فقه رسانه میتوان شناسایی كرد تا در حل مسائل رسانه بهکارگیری شود؟
این تحقیق با روش توصیفی و مبتنی بر مطالعۀ کتابخانهای و با رویکرد تحلیلی از نوع کیفی، كوشیده شیوههای کشف و استنباط اجتهادی را در برخی مبانی و مسائل فقه رسانه بررسی کند و مشکلات آن را بر طرف نماید. بنابراین پژوهش پیشرو از جهت نوع کار، بنیادی (نظری) و اکتشافی است؛ زیرا در سطح آن دسته از پژوهشهای نظری قرار میگیرد که هدف آنها کشف اصول نظریههای علمی و گسترش علم است. در مقابل پژوهشهای نظری، پژوهشهای کاربردی هستند که هدف آنها بهبود روشهای تولید است؛ ازاینرو هدف این تحقیق، گسترش دامنۀ کشف و شناخت نسبت میان فقه و رسانه از نظرگاه فقهی و تبیین مرحلۀ تمحیصی در فرایند اجتهادی شامل ظرفیتشناسی، روششناسی، موضوعشناسی فقه رسانه و... است.
با تتبع در بررسیهای انجامشده، هیچ عنوان مشابهی در این خصوص یافت نشد و تنها تکنگاریهای مختصری در قالب مقاله و پایاننامه دربارۀ برخی از موضوعات و مسائل مطروحه در این کتاب دیده میشود که در متن کتاب به آنها اشاره شده است.
این نکته درخور توجه است که تأکید این نوشتار بر مراحل تمحیصی فقه رسانه در فرایند اجتهاد است که شامل ظرفیتشناسی، نسبتسنجی، موضوعشناسی، روششناسی، شناسایی قواعد فقهی و... میشود و مراحل تمهیدیه اعم از مبادی تصوری و تصدیقی، مبانی و سنخشناسی فقه رسانه، مطمحنظر این تحقیق نبوده است. حال به دلیل گستردگی تحقیق و عرضۀ برخی یافتههای آن، ناگزیر به توضیح اجمالی بخشها و فصلهای تحقیق و یافتههای آن در این مقدمه میپردازیم.
بخش اول تحت عنوان «مفاهیم و کلیات»، در فصل اول به مفاهیم پایۀ پژوهش و در فصل دوم به بحث مهم کارآمدی فقه در عصر جدید میپردازد و به این پرسشها پاسخ میدهد که فقه امامیه در کدام جنبۀ فردی یا اجتماعی از زندگی بشر، توانایی پاسخگویی دارد؟ در هریک از جنبهها، کیفیت نفوذ و قلمرو فقه بر چه اساس و میزانی است؟ چگونه فقه در سیاستگذاری رسانه مداخله كند؟
توضیح اجمالی آنکه دانش فقه قواعد و احکامی را بیان میکند که در برگیرندۀ همۀ شئون زندگی بشر است و قابلیت تطبیق بر مسائل نوظهور را دارد؛ برای نمونه در عقد نکاح، ایجاب و قبول، شرط است؛ خواه به لفظ باشد یا اشاره یا نوشتار یا نامه و یا از طریق وسائل ارتباطات جمعی، مانند پست الكترونیک و از طریق فضای مجازی؛ چیزی که در این عقد شرط است، مبرزیّت و آشکار شدن و فهماندن ایجاب و قبول است. ادعای محوری در این بخش آن است که فقه امامیه در عین برخورداری از ویژگی ثبات، در رسالت و هدف، منابع و مدارک و احکام ثابت و تغییرناپذیر، احکام متطور و متحولی نیز در موضوعات خاص داشته که یکی از آن موارد، موضوعات رسانهای و ارتباطات جمعی و قانونگذاری برای آن است.
از دیدگاه فقهاى امامیه و دستگاه اجتهادی ایشان، فقیه در طریقۀ بحث و روش استنباط در مسائل مستحدثه و دیگر مسائل فقهى به قواعد کلیۀ برگرفته از ادلۀ معتبر (کتاب و سنّت و اجماع قطعى و دلیل معتبر عقلى) تمسکمىجوید؛ زیرا اجتهاد نزد فقهای امامیه، استنباط احکام فرعیه شرعیه بر اساس ضوابط و ادلۀ معتبر است و هر واقعهاى حکم شرعى دارد و مجتهد همواره در صدد دستیافتن و کشف آن است و هیچ مسئلهاى بدون حکم شرعى نیست؛ به سخن دیگر، هر واقعه و مسئلهاى در شریعت اسلام حکمى دارد؛ چه در فرایند کشف و استنباط به حکم واقعی آن علم یابیم یا نه. بنابراین مسائل مستحدثه مانند عقود اینترنتی یا جرایم سایبری، مسائل تجارت اینترنتی و آنچه در بستر وسایل ارتباطات جمعی اتفاق افتاده و خواهد افتاد، بدون حکم نیست. بیگمان در این فرایند، گاه فقیه به حکم واقعى دست مىیابد و بر اساس آن فتوا مىدهد و عمل مىکند و گاه به آن دست نمییابد و به حکم ظاهرى رأى مىدهد و بر اساس آن برای مکلّف تعیین تکلیف میكند.
اگر چنین نقشی را برای امتدادبخشی فقه در مسائل مستحدثه و نوظهور، مانند فقهرسانه پذیرفتیم، در بخش دیگر از این فصل به این بحث میپردازیم که با فرض امکان و ضرورت سیاستگذاری در عرصۀ رسانه که امروزه ابزار پرقدرت فرهنگ است، نقشآفرینی فقه در سیاستگذاری و برنامهریزی رسانهای چیست؟ با توجه به اینکه عنوان کلی رسانه در این بخش در عرصۀ اجتماعی و حکومتی مدنظر قرار گرفته است، بنابراین بر اساس مبنایی که در تبیین نقش فقه در مجاری قانونگذاری، اتخاذ میشود، پررنگترین حالت حضور فقه موجود در عرصۀ سیاستگذاری و تقنین رسانهای، امکانپذیر خواهد بود؛ ازاینرو به نظر میرسد دو راه برای فقیه وجود دارد: فرض نخست اینکه موضوع و مصادیق رسانه را در چارچوب پیچیدۀ حکومت و اجتماع ببیند و بر مبنای فقه، حکم را استنباط کند تا مبنای سیاستگذاری و نیز قانونگذاری رسانه شود. فرض دوم اینکه برای تعیین تکلیف این موضوعات، چارچوب کلی فقه و اصول حاکم بر آن را «معیار» هرگونه تقنین قرار دهد. از آنجا که بسیاری از احکام مسائل رسانهای مستخرج از اصول لفظی و استفاده از عمومات و اطلاقات از یکسو و بهرهگیری از قواعد فقهی از سوی دیگر است، سومین فصل از بخش اول کتاب را به قواعد فقهی پرکاربرد در فقه رسانه اختصاص دادیم تا پس از تبیین و توضیح هریک از قواعد پرکاربرد بهطورمختصر، به کاربست این قواعد و نمونههایی در مسائل مرتبط با رسانه اشاره کنیم.
پس از آنکه در بخش اول به امکان و بلکه ضرورت حضور فقه در مسائل مستحدثه و قابلیت سیاستگذاری قانونی فقه در عرصۀ رسانه پاسخ مثبت دادیم، در بخش دوم کتاب تحت عنوان «تمحیص اجتهادی در روششناسی و موضوعشناسی فقه رسانه» به تمحیص اجتهادی در روششناسی و موضوعشناسی خواهیم پرداخت.
در فصل اول این بخش به روششناسی فقهرسانه و تغییر مقیاس روششناسی از خرد به کلان اشاره میشود. توضیح آنکه هر دانشی بر اساس دادههای علمی زمانۀ خود، روشی خاصی دارد که در عصرهای گذشته یا آینده قابل عرضه نیست. «روششناسی فقهرسانه»، عنوان نوظهوری است که در جهت بیان موضوعات و مصادیق رسانهای حائز اهمیت است؛ بهطوریکه اگر فقیهی با روشهای کلی استنباطی فقه رایج بدان بنگرد، یک نوع کشف مینماید و حکمیصادر میکند و اگر با نگاه روششناسی رسانهای بدان بنگرد، استنباط او دگرگونه است و حکمی دیگر صادر میكند. وجه تغییر حکم در یک موضوع خاص، شاید به دلیل رویکردهای گوناگون روششناختی اجتهاد باشد.
پس از بررسی روششناسی، در فصل بعد، به مسئلۀ موضوعشناسی و نقش عرف در فرایند کشف موضوع و استنباط حکم در فقه رسانه پرداخته میشود. یافتۀ تحقیق در این فصل آن است که در تشخیص، تطبیق و مفهومشناسی بهویژه در تکالیف کلان و سیاستگذاریها، تنها نظر عرف عام کفایت نمیكند و باید هرم سهگانۀ «فقیه»، «عرف عمومی» و «کارشناسی و متولیان تخصصی امر» در تنظیم مفردات و تمهید مقدمات به دستگاه فقاهت و نهاد اجتهاد یاریرسانی كنند.
در بخش سوم کتاب پا را از دایرۀ انتخاب قواعد و ضوابط اجتهاد فراتر نهاده، نیمنگاهی به مسائل مرتبط با مصرف رسانهای مخاطب انداختهایم؛ سپس به تحلیل موضوعات رسانههای نوپدید و محدوده مُجاز استفاده از آن اشاره کرده و به نقد استفادۀ آزاد در مصرف اینترنت و فضای مجازی با استناد به آلات مشترکه بودن فضای مجازی پرداختهایم؛ چرا که یکی از پدیدههای جدید فناوریهای ارتباطی یا به تعبیری ارتباطات جمعی، شبکههای تحت وب یا همان فضای مجازی است که بر ابعاد گوناگون زندگی فردی و اجتماعی افراد تأثیرگذار است و با روند پیشرو، نقش بهمراتب مهمتری در آینده خواهند داشت. از نخستین پرسشهای فقهی در این مورد آن است که اصل بهرهگیری از فضای مجازی در چه صورتی جایز و در چه صورتی حرام است؟ در پاسخ به این پرسش، اقوال گوناگونی، همچون حرمت مطلق، حلیت و تفصیل میتوان تصور كرد. این تحقیق به این نتیجه میرسد که فضای مجازی نمیتواند آلات مشترکه قلمداد شود و بر مقیاس کلان فقه، حکومت اسلامیمکلّف به کنترل، مهار و محدودسازی میزان دسترسی به محتوای شبکههای اجتماعی و مجازی است و کاربران نیز در مصرف فرهنگی آن آزاد و رها نیستند. البته میان اینترنت و ابزارهای اینترنت فرق است و حکم عدم جواز آزادی مصرف از نگاه فقه، ناظر بر اصل اینترنت و فضای سایبری است که خارج از مرزهای جمهوری اسلامی ایران، سیاستگذاری، تولید و توزیع میشوند و هیچگونه مدیریت ساختاری و محتوایی بر آنان اعمال نمیشود. از همین رو فضای مجازی و شبکههای اینترنتی، آلات مشترکه نیستند و بهرهگیری آزاد از آن مجاز نیست؛ مگر از باب ضرورت و اضطرار که جوازش به حکم ثانوی است.
در بخش پایانی پژوهش، فصلی تحت عنوان «محدودۀ ولایت و اختیارات اعضای خانواده» بر یکدیگر در مصرف آزاد از فضای مجازی انتخاب شد تا میزان کنترل و نظارت بر مصرف فضای مجازی را از سوی اعضای خانواده بررسی كند.
بنابراین تلاش نگارنده بررسی تمحیصی در مبانی، قواعد، روششناسی، موضوعشناسی و مسائل فقه رسانه در ساحت میدانی اجتهاد بود که بیگمان نقاط ضعف و قوّتی دارد که باید از سوی محققان و پژوهشگران این عرصه، نقد و ارزیابی شود.
بدیهی است هریک از بخشهای کتاب دارای محورهای اصلی و فرعی است که برای سهولت دریافت مطلب، تحت عنوان فصول، مبحث، گفتار و بند تنظیم شده است.
ذکر این نکته لازم است که نتیجۀ این مطالعه میتواند در مجامع تخصصی فقهی حوزه و دانشگاه و مراکز و نهادهای متولّی امر رسانه، مانند سازمان صداوسیما، وزارت فرهنگ و ارشاد و حوزۀ هنری مورد واکاوی و استفاده قرار گیرد.
علی نهاوندی